مسأله ۲۲۲۳ـ سر بریدن حیوان پنج شرط دارد:
۱ـ ذبح کننده بنابر احتیاط واجب باید مسلمان باشد، ناصبى ها یعنى کسانى که با اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) دشمنى دارند در حکم کفّارند.
۲ـ باید سر حیوان را با جسم تیزى که از آهن، یا فلز دیگر باشد ببرند، ولى اگر احتیاج به ذبح باشد و آهن پیدا نشود، یا اگر سر حیوان را نبرند مى میرد و دسترسى به آهن نیست، با هر چیز تیزى که رگها را بتواند جدا کند (مانند شیشه و سنگ و چوب تیز) مى شود آن را ذبح کرد.
۳ـ در موقع سر بریدن باید جلو بدن حیوان رو به قبله باشد و اگر عمداً رو به قبله نکنند حیوان حرام مى شود، ولى اگر از روى فراموشى یا ندانستن مسأله یا اشتباه کردن قبله، حیوان را به سمتى غیر از قبله سر ببرند حرام نیست.
۴ـ هنگام سر بریدن باید نام خدا را ببرد همین قدر که بگوید «بسم اللّه» یا «سُبْحانَ اللّهِ» یا بگوید «لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ» کافى است و به زبان فارسى یا هر زبان دیگر نیز جایز است، ولى اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد کافى نیست و در صورتى که از روى فراموشى نام خدا را نبرد اشکال ندارد.
۵ـ باید حیوان بعد از سر بریدن حرکتى کند اگر چه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پاى خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده و احتیاط واجب آن است که خون به مقدار کافى از آن بیرون بریزد.
مسأله ۲۲۲۴ـ کسى که حیوان را ذبح مى کند مى تواند مرد باشد یا زن یا بچه نابالغى که دستورات ذبح را مى داند، ولى بهتر است تا دسترسى به مرد باشد زنان و کودکان را معاف دارند.
مسأله ۲۲۲۵ـ سر بریدن حیوانات با وسایل ماشینى در صورتى که شرایط شرعى آن مطابق آنچه در بحث ذبح حیوانات گفته شد انجام شود جایز است و چنین حیوانى پاک و حلال است.
مسأله ۲۲۲۶ـ هرگاه چند مرغ یا چند حیوان را باهم سر ببرند یک بسم اللّه براى همه آنها کافى است، همچنین هرگاه با ماشین، تعداد زیادى حیوان را در زمان واحد (با وجود شرایط دیگر) سر ببرند یک بسم اللّه کفایت مى کند و اگر ماشین مرتّباً کار مى کند احتیاط آن است مرتّباً نام خدا را تکرار کنند.
دستور کشتن شتر
مسأله ۲۲۲۷ـ براى کشتن شتر باید با پنج شرطى که براى سر بریدن حیوانات گفته شد، کارد یا چیز دیگرى را که از آهن و برنده باشد در گودى پایین گردنش فرو کنند و این عمل را «نحر» مى گویند و مطابق بعضى از روایات بهتر است که شتر ایستاده باشد، ولى اگر در حالى که زانوها را به زمین زده یا به پهلو خوابیده و جلو بدنش رو به قبله است کارد در گودى گردنش فرو کنند آن هم اشکالى ندارد.
مسأله ۲۲۲۸ـ هرگاه شتر را به جاى نحر کردن سر ببرند، یا گوسفند و گاو را به جاى سر بریدن نحر کنند، گوشت آنها حلال نیست، ولى اگر بعد از این کار هنوز حیوان زنده باشد و فورا او را بر طبق دستور شرع بکشند گوشتش حلال است.
مسأله ۲۲۲۹ـ حیوان سرکشى که نمى توان آن را مطابق دستور شرع کشت و همچنین حیوانى که در چاه افتاده و امکان کشتن آن مطابق دستور شرع نیست و احتمال دارد در آنجا بمیرد، چنانچه با چیز برنده اى مانند کارد جایى از بدنش را زخم کنند و در اثر آن زخم جان دهد حلال است و رو به قبله بودن آن لازم نیست، ولى باید شرایط دیگرى که براى سر بریدن حیوانات گفته شد دارا باشد.
مستحبّات و مکروهات ذبح
مسأله ۲۲۳۰ـ چند چیز در ذبح حیوانات طبق بعضى از روایات مستحبّ است:
۱ـ هنگام سربریدن گوسفند دستوپایش را باز بگذارند و موقع سربریدن گاو چهاردستوپایش را ببندند و هنگام کشتن شتر دودست آن را از پایین یا زیربغل به یکدیگر ببندندوپاهایش رابازگذارند و مرغ را بعد از سر بریدن رها کنندتا پروبال بزند.
۲ـ کسى که حیوان را مى کشد رو به قبله باشد.
۳ـ پیش از کشتن حیوان آب جلو آن بگذارند.
۴ـ کارى کنند که حیوان کمتر اذیّت شود، مثلاً با سرعت سر او را ببرند.
مسأله ۲۲۳۱ـ احتیاط مستحب آن است که پیش از بیرون آمدن روح سر حیوان را از بدنش جدا نکنند، بنابراین اگر دستگاه هایى براى ذبح حیوانات تهیّه شود که سر حیوان را بکلّى قطع مى کند حیوان حرام نمى شود هر چند بهتر است طورى باشد که تمام سر را قطع نکند، ولى در هر حال باید تمام شرایط با دستگاه هاى ماشینى رعایت شود و نیز احتیاط مستحب آن است که مغز حرام حیوان را که در وسط تیره پشت است قبل از جان دادن نبرند و پوست حیوان را جدا ننمایند.
مسأله ۲۲۳۲ـ مطابق بعضى از روایات چند چیز در کشتن حیوانات مکروه است:
۱ـ کارد را پشت حلقوم حیوان فرو کنند و به طرف جلو بیاورند که حلقوم از پشت بریده شود.
۲ـ در جایى حیوان را بکشند که حیوان دیگر آن را مى بیند.
۳ـ در موقع شب یا پیش از ظهر جمعه سر حیوان را ببرند، ولى در صورت احتیاج عیبى ندارد.
۴ـ حیوانى را که انسان خودش پرورش داده با دست خود بکشد.
مسأله ۲۲۳۳ـ در زمان ما گاه براى آسان شدن ذبح حیوانات به حیوان شوک مى دهند، تا کمى بى حس شود و به راحتى یا به و سیله دستگاهها سر آن را ببرند، این کار در صورتى که حیوان بعد از شوک زنده باشد اشکالى ندارد.
شرایط شکار با اسلحه
مسأله ۲۲۳۴ـ هرگاه حیوان حلال گوشت وحشى را با اسلحه شکار کنند با پنج شرط حلال مى شود:
۱ـ آن که با اسلحه برنده اى مانند شمشیر و کارد و خنجر یا تفنگ و مانند آن باشد خواه گلوله آن تیز باشد یا نه، ولى طورى باشد که بدن حیوان را پاره کند و از آن خون جارى گردد، ولى اگر به و سیله دام یا چوب و سنگ و مانند آن حیوانى را شکار کنند حرام است، مگر این که موقعى به حیوان برسند که هنوز زنده باشد و آن را مطابق آداب شرع سر ببرند.
۲ـ بنابر احتیاط واجب شکار کننده، مسلمان باشد یا بچّه مسلمانى که خوب و بد را مى فهمد.
۳ـ اسلحه را به منظور شکار کردن به کار برد، امّا اگر مثلاً جایى را نشانه گیرى کند و اتّفاقاً تیر به حیوانى اصابت کند، خوردن گوشت آن حیوان حرام است.
۴ـ هنگام به کار بردن اسلحه نام خدا را ببرد، ولى اگر فراموش کند اشکالى ندارد.
۵ـ وقتى به حیوان برسد که جان داده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد، ولى اگر به اندازه سر بریدن وقت داشته باشد و در ذبح حیوان کوتاهى کند تا بمیرد حرام است.
احکام شکار
مسأله ۲۲۳۵ـ اگر دونفر حیوانى را شکار کنند، یکى مسلمان ودیگرى کافر، یا یکى نام خدا را ببرد و دیگرى عمداً نبرد، آن حیوان بنابراحتیاط واجب حرام است.
مسأله ۲۲۳۶ـ اگر حیوانى را با تیر بزند، بعد در آب بیفتد و بداند که به واسطه تیر و افتادن در آب جان داده است حلال نیست، بلکه اگر شک کند که فقط به خاطر تیر بوده یا نه حلال نمى باشد.
مسأله ۲۲۳۷ـ هرگاه با اسلحه یا سگ غصبى، حیوانى را شکار کند، شکار حلال است و مال او مى شود، ولى گذشته از این که گناه کرده باید اجرت اسلحه یا سگ را به صاحبش بدهد.
مسأله ۲۲۳۸ـ اگر با شمشیر یا سلاح دیگرى که شکار کردن با آن صحیح است با شرایطى که قبلاً گفته شد حیوانى را دونیم کند و سر و گردن در یک قسمت باقى بماند اگر وقتى برسد که حیوان جان داده است، هر دو قسمت حلال است، همچنین اگر زنده باشد ولى وقت براى سر بریدن تنگ باشد امّا اگر وقت براى سر بریدن دارد آن قسمت که در آن سر نیست حرام است و آن قسمت دیگر که سر دارد اگر مطابق دستورشرع ببرد حلال است.
مسأله ۲۲۳۹ـ هرگاه به و سیله دام یا چوب یا سنگ یا چیز دیگرى که شکار کردن با آن صحیح نیست حیوانى را دو قسمت کند قسمتى که سر و گردن ندارد در هر حال حرام است و امّا قسمتى که سر و گردن دارد اگر هنوز زنده است و سر آن را مطابق دستور شرع ببرد حلال است.
مسأله ۲۲۴۰ـ اگر حیوانى را سر ببرند یا شکار کنند و بچّه زنده اى از آن بیرون آید، چنانچه آن بچّه را مطابق دستور شرع سر ببرند حلال وگرنه حرام است، امّا اگر بچّه با شکار کردن یا سر بریدن مادر، در شکم او مرده باشد حلال است به شرط این که خلقت بچّه کامل شده و مو یا پشم در بدنش روییده باشد.
شرایط شکار با سگهاى شکارى
مسأله ۲۲۴۱ـ هرگاه با سگ شکارى، حیوان وحشى حلال گوشتى را شکار کند، این حیوان با پنج شرط حلال مى شود:
۱ـ سگ طورى تربیت شده باشد که هر وقت آن را براى گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیرى کنند بایستد، بلکه همین اندازه که سگ را براى شکار تربیت کرده اند کافى است، ولو این که وقتى چشمش به شکار افتاد خودش حرکت کند و به سوى شکار برود، ولى احتیاط واجب آن است که اگر عادت دارد پیش از رسیدن صاحبش شکار را مى خورد از شکار او اجتناب شود، امّا اگر گاهى شکار را بخورد، یا فقط خون او را بخورد، اشکال ندارد.
۲ـ کسى که سگ را مى فرستد بنابر احتیاط واجب باید مسلمان یا بچّه مسلمانى که خوب و بد را مى فهمد باشد، کسى که نسبت به اهل بیت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اظهار دشمنى کند مسلمان نیست و شکار او اشکال دارد.
۳ـ هنگام فرستادن یا حرکت کردن سگ باید نام خدا را ببرد، ولى اگر از روى فراموشى آن را ترک کند اشکال ندارد و لازم نیست پیش از فرستادن سگ نام خدا را ببرد، بلکه اگر پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد حلال است.
۴ـ شکار به واسطه زخمى که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، بنابراین اگر سگ، شکار خود را خفه کند یا از زیادى دویدن یا ترس بمیرد حلال نیست.
۵ـ کسى که سگ را فرستاده وقتى برسد که شکار جان داده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن وقت نباشد، امّا اگر زمانى برسد که به اندازه سربریدن وقت دارد مثلاً چشم خود را حرکت مى دهد یا پاى بر زمین مى زند، باید سر حیوان را مطابق دستور شرع ببرد وگرنه حرام است.
احکام شکار با سگهاى شکارى
مسأله ۲۲۴۲ـ کسى که سگ را فرستاده اگر وقتى برسد که مى تواند سر حیوان را ببرد ولى کارد نداشته باشد، یا براى پیدا کردن کارد مدّتى وقت لازم باشد، چنانچه حیوان بمیرد احتیاط واجب اجتناب از گوشت آن است.
مسأله ۲۲۴۳ـ هرگاه چند سگ را براى شکار حیوانى بفرستند چنانچه همه آنها داراى شرایط فوق باشد شکار حلال است و اگر بعضى از آنها داراى این شرایط نیست شکار حرام است.
مسأله ۲۲۴۴ـ هرگاه سگ تربیت شده را براى شکار حیوانى بفرستد ولى آن سگ حیوان حلال دیگرى را شکار کند، اشکالى ندارد، همچنین اگر آن حیوان را با حیوان دیگرى شکار کند هر دو حلال است.
مسأله ۲۲۴۵ـ اگر چند نفر باهم سگى را بفرستند ویکى از آنان کافر باشد، یا عمداً نام خدا را نبرد، یا چند سگ بفرستند و یکى از آنها تربیت شده نباشد بنابر احتیاط واجب باید از گوشت آن شکار پرهیز کرد.
مسأله ۲۲۴۶ـ هرگاه به و سیله باز شکارى یا حیوان دیگر تربیت شده اى غیر از سگ، حیوانى را شکارکند آن شکار حلال نیست، مگر این که وقتى برسند که حیوان زنده باشد مطابق دستور شرع آن را ذبح کنند، در این صورت حلال است.
صید ماهى
مسأله ۲۲۴۷ـ ماهى حلال آن ماهى است که فلس داشته باشد، خواه فلس آن کم باشد یا زیاد، کوچک باشد یا درشت، حتّى ماهیانى که فلس آنها سست است و در دام مى ریزد حلال است، ولى فلسهاى ذرّه بینى و مانند آن، که مردم به آن فلس نمى گویند فایده اى ندارد.
مسأله ۲۲۴۸ـ اگر ماهى را زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، پاک و حلال است، حتّى اگر در دامى که در آب باشد بمیرد آن نیز حلال است.
مسأله ۲۲۴۹ـ اگر ماهى از آب بیرون بیفتد، یا موج آن را بیرون بیندازد، یا بر اثر جزر و مَد دریا در خشکى بماند و بمیرد، حرام است، ولى اگر پیش از آن که بمیرد با دست یا با وسیله دیگرى آن را بگیرند و بعد جان دهد حلال است.
مسأله ۲۲۵۰ـ صید کننده ماهى لازم نیست مسلمان باشد و در موقع صید ماهى نام خدا را ببرد، ولى باید معلوم باشد آن را زنده از آب گرفته یا بعد از افتادن در دام جان داده است.
مسأله ۲۲۵۱ـ اگر ماهى از بازار مسلمانان یا از دست مسلمانى گرفته شود حلال است، هر چند معلوم نباشد آن را زنده از آب گرفته اند یا نه و جستجو نیز لازم نیست، ولى اگر از کافرى گرفته شود و معلوم نباشد ماهى زنده از آب گرفته شده یا زنده به دام افتاده یا نه، حرام است.
مسأله ۲۲۵۲ـ خوردن ماهى هاى کوچک زنده اشکال دارد، مگر براى درمان در مقام ضرورت.
مسأله ۲۲۵۳ـ اگر ماهى را که هنوز کاملاً جان نداده بریان کنند، یا در بیرون آب پیش از جان دادن بکشند خوردن آن اشکال ندارد.
مسأله ۲۲۵۴ـ اگر ماهى را بیرون آب دو قسمت کنند و یک قسمت آن در حالى که زنده است در آب بیفتد و بمیرد خوردن قسمتى که بیرون آب مانده اشکال دارد.
مسأله ۲۲۵۵ـ میگو که آن را روبیان نیز مى گویند از حیوانات آبى حلال است، ولى ماهى سمنقور که از حشرات خشکى است و نام ماهى بر آن نهاده اند حرام است، مگر براى درمان در مقام ضرورت.
خوردنى ها و آشامیدنى ها
حیوانات حلال و حرام گوشت
مسأله ۲۲۵۶ـ گوشت گاو و گوسفند و شتر اهلى و همچنین گاو و گوسفند و بز و خر وحشى و آهو حلال است، ولى گوشت اسب و قاطر و الاغ مکروه مى باشد، حیوانات درنده عموما، همچنین فیل و خرگوش و حشرات گوشتشان حرام است.
مسأله ۲۲۵۷ـ گوشت پرندگانى که داراى چنگال هستند حرام است، همچنین پرندگانى که موقع پرواز بالهاى خود را صاف نگه مى دارند، یا اگر بال مى زنند بال زدن آنها کمتر و صاف نگه داشتن آنها بیشتر است، امّا پرندگانى که بال مى زنند یا بال زدن آنها از صاف نگه داشتن بیشتر است گوشتشان حلال است از جمله انواع کبوترها و قمرى و کبک حلال است، ولى گوشت هدهد مکروه است.
مسأله ۲۲۵۸ـ اگر از حیوانى که زنده است قطعه اى جدا کنند خواه دنبه یا گوشت بوده باشد خوردن آن حرام است.
اجزاء حرام حیوانات حلال گوشت
مسأله ۲۲۵۹ـ چهارده چیز از حیوانات حلال گوشت (بنابر احتیاط واجب در بعضى از آنها) حرام است: ۱ـ خون ۲ـ نرى ۳ـ فرج ۴ـ بچّه دان ۵ـ غدد که آن را دشول مى گویند. ۶ـ تخم که آن را دنبلان مى گویند. ۷ـ دانه کوچکى که در مغز سر است و به شکل نخود مى باشد. ۸ـ مغز حرام که در میان تیره پشت است. ۹ـ پى که در دو طرف گردن قرار دارد و تا تیره پشت کشیده شده. ۱۰ـ زهره دان ۱۱ـ سپرز (طحال) ۱۲ـ مثانه (محل اجتماع بول) ۱۳ـ سیاهى چشم ۱۴ـ چیزى که در میان سم است و عرب آن را ذات الاشاجع مى گوید، این در حیوانات بزرگ است، امّا در حیوانات کوچکى مانند گنجشک چنانچه بعضى از این امور قابل تشخیص، یا جدا کردن نیست خوردن آن اشکالى ندارد.