احکام ذبح و شکار حیوانات در اسلام

دانیال نصر

، هادی تاجی زادگان

دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد، شهرکرد، ایران

احکام سر بریدن و شکار حیوانات

۱- اگر حیوان حلال گوشت را به دستوری که بعد گفته میشود سر ببرند- چه وحشی باشد و چه اهلی – بعد از جان دادن، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است، ولی چهارپایی که انسان با آن نزدیکی کرده و حیوانی که نجاستخوار شده و به دستوری که در شرع معین شده آن را استبراء نکردهاند، بعد از سربریدن هم گوشت آن حلال نیست.

۲- حیوان حلال گوشت وحشی مانند آهو، کبک، بز کوهی و حیوان حلال گوشتی که اهلی بوده و بعد وحشی شده، مثل گاو و شتر اهلی که فرار کرده و وحشی شدهاند، اگر به دستوری که بعد گفته میشود آنها را شکار کنند، پاک و حلالند، ولی حیوان حلال گوشت اهلی مانند گوسفند و مرغ خانگی و حیوان حلال گوشت وحشی که تربیت و اهلی شده است، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود

حیوان حلال گوشت وحشی در صورتى با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنابراین بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمی تواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود و اگر آهو و بچه آن را که نمی تواند فرار کند با یک تیر شکار نمایند، آهو حلال میشود و بچه آن حرام است.

۳- حیوان حلال گوشتی که مانند ماهی خون جهنده ندارد، اگر به خودی خود بمیرد پاک است، ولی گوشت آن را نمی شود خورد

۴- حیوان حرام گوشتی که خون جهنده ندارد، مانند مار، با سر بریدن حلال نمیشود ولی مرده آن پاک است

۵- سگ و خوک به واسطه سربریدن و شکار کردن پاک نمیشوند و خوردن گوشت آنها هم حرام است، و اگر حیوان حرام گوشتی را که مانند گرگ و پلنگ درنده و گوشتخوار است، به دستوری که گفته میشود سر ببرند یا با تیر و مانند آن شکار کنند، پاک است ولی گوشت آن حلال نمیشود، و اگر با سگ شکاری آن را شکار کنند، پاک شدن بدن آنها هم اشکال دارد

۶- فیل، خرس، بوزینه، موش و نیز حیواناتی که مانند مار و سوسمار در داخل زمین زندگی میکنند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودی خود بمیرند، نجس می باشند

۷- اگر از شکم حیوان زنده، بچه مردهای بیرون آید یا آن را بیرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است

شرایط

سربریدن حیوان

۸- سر بریدن حیوان پنج شرط دارد

اوّل: کسى که سر حیوان را مىبرد – مرد باشد یا زن – باید مسلمان باشد و اظهار دشمنى با اهل بیت پیامبرصلى الله علیه و آله نکند، و بچّه مسلمان هم اگر ممیّز باشد، یعنى خوب و بد را بفهمد، مىتواند سر حیوان را ببرد. دوم: سرِ حیوان را با کارد تیز ببرند و کارد باید از فلزى باشد که معمولاً با آن چاقو مىسازند ولى چنانچه پیدا نشود و به گونهاى باشد که اگر سر حیوان را نبرند مىمیرد، با چیز تیزى که چهار رگ آن را جدا کند، مانند شیشه و سنگ تیز، مىشود سر آن را برید. سوم: در هنگام سر بریدن، جلوى بدن حیوان باید رو به قبله باشد، و کسى که مىداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمدا حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام مىشود ولى اگر فراموش کند یا مسأله را نداند یا قبله را اشتباه کند یا نداند قبله کدام طرف است یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد. چهارم: وقتى که مىخواهد سر حیوان را ببرد یا کارد به گلویش بگذارد، به نیّت سر بریدن نام خدا را ببرد و همین قدر که بگوید: «بسم الله» کافى است، و اگر بدون قصدِ سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمىشود و گوشت آن هم حرام است، ولى اگر از روى فراموشى نام خدا را نبرد، اشکال ندارد. پنجم: حیوان بعد از سر بریدن حرکتى بکند، اگرچه مثلاً چشم یا دُم خود را حرکت دهد یا پاى خود را به زمین بزند تا معلوم شود زنده بوده است.

۹- براى خواباندن حیوان در حال ذبح کیفیّت خاصّى معتبر نیست و فرقى نمىکند که حیوان را به جانب راست یا چپ بخوابانند، ولى باید جلوى بدن آن رو به قبله باشد.

۱۰- در ذِبح کننده «اختیار» شرط نیست، پس اگر کسى از روى اکراه ولى با مراعات شرایط شرعى حیوان را ذبح کند، حلال و پاک است؛ همچنین لازم نیست بردن نام خدا از نظر ذبح کننده واجب باشد، پس اگر کسى معتقد به وجوب آن نباشد اما هنگام ذبح به قصد ذبح نام خدا را بر زبان جارى کند، کافى است.

۱۱- گفتن «بسم اللّه» توسّط شخص دیگرى غیر از ذبح کننده و یا توسط ضبط صوت و نظایر آن کافى نیست

۱۲- سر بریدن حیوان با دستگاههایى که اخیرا متداول شده، در صورتى که شرایط شرعى – مانند رو به قبله بودن، بسم اللّه گفتن و غیر آن – رعایت شود، جایز است و لازم نیست براى هر کدام «بسم اللّه» بگوید، بلکه اگر هنگام زدن دکمه و گفتن «بسم اللّه» ذبح چند حیوان را قصد کند و «بسم اللّه» را به قصد آنها بگوید، همه آنها حلال مىشوند، به شرط آن که همه آنها عرفا در یک زمان باشند ولى اگر به تدریج و با فاصله ذبح شوند، باید براى هر کدام یک «بسم اللّه» گفتهشود.

۱۳- بىحس کردن حیوان توسّط دستگاه یا هر وسیله دیگرى قبل از ذبح، اگر به طور کامل نباشد و مانع از خروج خون متعارف از حیوان پس از سربریدن نشود، اشکال ندارد و باید در غیر حال ناچارى از وارد کردن ضربه گیج کننده به سر حیوان قبل از ذبح – اگر موجب اذیّت حیوان باشد – خوددارى شود، ولى موجب حرام شدن گوشت حیوان نمىشود.

۱۴- گوشتها یا مرغهاى سر بریدهاى که از کشورهاى غیر اسلامى وارد مىشوند، محکوم به نجاست و حرمت و مردارند، مگر آن که ذبح شرعى آنها ثابت شود، ولى گوشتهایى که در بازار مسلمانان به فروش مىروند و احتمال داده مىشود که به طور شرعى ذبح شده باشند، حلال و خرید و فروش آنها جایز است.

دستور سر بریدن حیوانات

۱۵- دستور سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن – یعنى: «ناى (راه نفس)»، «مِرى (راه غذا)» و دو شاهرگ حیوان -را از زیر بر آمدگى گلو به طور کامل ببرند، و اگر آنها را بشکافند کافى نیست.

اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر کنند تا حیوان بمیرد و بعد بقیّه را ببرند، فایده ندارد بلکه اگر به این مقدار هم صبر نکنند ولى به طور – معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند – اگرچه پیش از جان دادن حیوان بقیّه رگها را ببرند – اشکال دارد.

۱۶- اگر گرگ گلوى گوسفند را به طورى پاره کند که از چهار رگى که در گردن است و باید بریده شود چیزى باقى نماند، آن حیوان حرام مىشود ولى اگر مقدارى از گردن را بکند وچهار رگ باقى باشد یا جاى دیگر بدن را بکند، در صورتى که گوسفند زنده باشد و به دستورى که گفته مىشود سرِ آن را ببرند، حلال و پاک مىباشد.

۱۷- حرام است که پیش از بیرون آمدن روح، سرِ حیوان را از بدن آن جدا کنند، ولى با این عمل حیوان حرام نمىشود، و بنابر احتیاط واجب پیش از بیرون آمدن روح، پوست حیوان را نکنند و مغز حرام را که در تیره پشت است نبرند.

دستور کشتن شتر

۱۸- اگر بخواهند شتر را بکشند که بعد از جان دادن پاک و حلال باشد، باید علاوه بر رعایت پنج شرطى که براى سربریدن حیوانات گفته شد، کارد یا چیز دیگرى را که برنده بوده و از فلزاتى است که معمولاً با آن کارد مىسازند، در گودى بین گردن و سینه آن فرو کنند

۱۹- وقتى مىخواهند کارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است که شتر ایستاده باشد، ولى اگر در حالى که زانوها را به زمین زده یا به پهلو خوابیده و جلوى بدن آن رو به قبله است، کارد را در گودى گردنش فرو کنند، اشکال ندارد

۲۰- اگر به جاى این که کارد را در گودى کردن شتر فرو کنند سر آن را ببرند، یا گوسفند و گاو و مانند آنها را مثل شتر، کارد در گودى گردنشان فرو کنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است ولى اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستورى که گفته شد، کارد در گودى گردنش فرو کنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است، و نیز اگر کارد در گودى گردن گاو یا گوسفند یا مانند اینها فرو کنند و تا زنده است سر آن را ببرند، حلال و پاک مىباشد

۲۱- اگر حیوانى سرکش شود و نتوانند آن را به دستورى که در شرع معیّن شده بکشند یا مثلاً در چاه بیفتد و احتمال بدهند که در آنجا بمیرد و کشتن آن به دستور شرع ممکن نباشد، چنانچه با چیزى مثل شمشیر که به واسطه تیزى آن بدن زخم مىشود، به بدن حیوان زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال مىشود و رو به قبله بودن آن لازم نیست، ولى باید شرطهاى دیگرى را که براى سر بریدن حیوانات گفته شد، دارا باشد

مستحبّات و مکروهات سر بریدن حیوان

۲۲- چند چیز در سربریدن حیوانات مستحب است:

اوّل: هنگام سر بریدن گوسفند، دو دست و یک پاى آن را ببندند و پاى دیگرش را باز بگذارند و هنگام سر بریدن گاو، چهار دست و پاى آن را ببندند و دُم آن را باز بگذارند و هنگام کشتن شتر، دو دست آن را از پایین تا زانو یا تا زیر بغل به یکدیگر ببندند و پاهایش را باز بگذارند، و مستحب است مرغ را بعد از سربریدن، رها کنند تا پر و بال بزند. دوم:کسى که حیوان را مىکُشد رو به قبله باشد. سوم: پیش از کشتن حیوان آب جلوى آن بگذارند. چهارم: کارى کنند که حیوان کمتر اذیّت شود، مثلاً کارد را خوب تیز کنند و با عجله سر حیوان را ببرند.

۲۳- چند چیز در سر بریدن حیوانات مکروه است:

اوّل: آن که کارد را پشت حلقوم فرو کنند و به طرف جلو بیاورند که حلقوم از پشت آن بریده شود. دوم: در جایى حیوان را بکشند که حیوان دیگر آن را ببیند. سوم: در شب یا پیش از ظهر روز جمعه سر حیوان را ببرند، ولى در صورت احتیاج عیبى ندارد. چهارم:خود انسان چهارپایى را که پرورش داده است بکشد

دستور کشتن شتر

۲۴- اگر بخواهند شتر را بکشند که بعد از جان دادن پاک و حلال باشد، باید علاوه بر رعایت پنج شرطى که براى سربریدن حیوانات گفته شد، کارد یا چیز دیگرى را که برنده بوده و از فلزاتى است که معمولاً با آن کارد مىسازند، در گودى بین گردن و سینه آن فرو کنند

۲۵- وقتى مىخواهند کارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است که شتر ایستاده باشد، ولى اگر در حالى که زانوها را به زمین زده یا به پهلو خوابیده و جلوى بدن آن رو به قبله است، کارد را در گودى گردنش فرو کنند، اشکال ندارد

۲۶- اگر به جاى این که کارد را در گودى کردن شتر فرو کنند سر آن را ببرند، یا گوسفند و گاو و مانند آنها را مثل شتر، کارد در گودى گردنشان فرو کنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است ولى اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستورى که گفته شد، کارد در گودى گردنش فرو کنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است، و نیز اگر کارد در گودى گردن گاو یا گوسفند یا مانند اینها فرو کنند و تا زنده است سر آن را ببرند، حلال و پاک مىباشد

۲۷- اگر حیوانى سرکش شود و نتوانند آن را به دستورى که در شرع معیّن شده بکشند یا مثلاً در چاه بیفتد و احتمال بدهند که در آنجا بمیرد و کشتن آن به دستور شرع ممکن نباشد، چنانچه با چیزى مثل شمشیر که به واسطه تیزى آن بدن زخم مىشود، به بدن حیوان زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال مىشود و رو به قبله بودن آن لازم نیست، ولى باید شرطهاى دیگرى را که براى سر بریدن حیوانات گفته شد، دارا باشد

احکام شکار کردن با اسلحه

۲۸- اگر حیوان حلال گوشت وحشى را با اسلحه شکار کنند، با پنج شرط حلال مىشود و بدن آن پاک است

اوّل: آن که اسلحه شکار مثل کارد و شمشیر برنده باشد، یا مثل نیزه و تیر، تیز باشد که به واسطه تیز بودن، بدن حیوان را پاره کند، و اگر به وسیله دام یا چوب و سنگ و مانند اینها حیوانى را شکار کنند، پاک نمىشود و خوردن آن هم حرام است، و اگر حیوانى را با تفنگ شکار کنند، چنانچه گلوله آن تیز باشد که در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره کند، پاک و حلال است و اگر گلوله تیز نباشد بلکه با فشار در بدن حیوان فرو رود و حیوان را بکشد یا به واسطه حرارتش بدن حیوان را بسوازند و در اثر سوزاندن، حیوان بمیرد، پاک و حلال بودن آن اشکال دارد. دوم: کسى که شکار مىکند باید مسلمان یا بچّه مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد، و اگر کافر یا کسى که اظهار دشمنى با اهل بیت پیامبرصلى الله علیه و آله مىکند حیوانى را شکار نماید، آن شکار حلال نیست. سوم: اسلحه را به قصد شکار کردن حیوان به کار برد و اگر مثلاً جاى دیگرى را نشانهگیرى کند و اتّفافا حیوان را بکشد، آن حیوان پاک نیست و خوردن آن هم حرام است. چهارم: در وقت به کار بردن اسلحه، نام خدا را ببرد و چنانچه عمدا نام خدا را نبرد، شکار حلال نمىشود ولى اگر فراموش کند، اشکال ندارد. پنجم:وقتى به نزد حیوان برسد، مرده باشد یا اگر زنده باشد، به اندازه سربریدن آن وقت نباشد، و چنانچه به اندازه سربریدن وقت باشد و سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حرام است

۲۹- اگر دو نفر حیوانى را شکار کنند و یکى از آنان مسلمان و دیگرى کافر باشد، یا یکى از آن دو نام خدا را ببرد و دیگرى عمدا نام خدا را نبرد، آن حیوان حلال نیست

۳۰- اگر بعد از آن که حیوانى را تیر زدند، مثلاً در آب بیفتد و انسان بداند که حیوان به واسطه تیر و افتادن در آب جان داده، حلال نیست بلکه اگر شک کند که فقط براى تیر بوده یا نه، حلال نمىباشد

۳۱- اگر با اسلحه غصبى یا سگ غصبى حیوانى را شکار کند، شکار حلال است و مال خود او مىشود ولى گذشته از این که گناه کرده، باید اجرت اسلحه یا سگ را به صاحب آن بدهد

۳۲- اگر با شمشیر یا چیز دیگرى که شکار کردن با آن صحیح است – با شرطهایى که در مسائل گذشته گفته شد – حیوانى را دو قسمت کنند و سر و گردن در یک قسمت بماند و انسان وقتى برسد که حیوان جان داده باشد، اگر به واسطه همین قسمت شدن جان داده باشد، هر دو قسمت حلال است و اگر حیوان زنده باشد و براى سربریدن با آداب شرع، وقت تنگ باشد، قسمتى که سر و گردن ندارد حرام و قسمتى که سر و گردن دارد حلال است، و اگر براى سر بریدن وقت باشد، آن قسمت که در آن سر نیست حرام است و آن قسمت دیگر اگر سر آن را به دستورى که در شرع معیّن شده ببرند حلال است، به شرط آن که در زمان بریدن سر، زنده باشد، اگرچه زنده ماندن آن ممکن نباشد و در حال جان دادن باشد

۳۳- اگر با چوب یا سنگ یا چیز دیگرى که شکار کردن با آن صحیح نیست حیوانى را دو قسمت کند، قسمتى که سر و گردن ندارد حرام است و قسمتى که سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و سر آن را به دستورى که در شرع معیّن شده ببرند، حلال است، به شرط آن که در زمان بریدن سر، زنده باشد، اگرچه زنده ماندن آن ممکن نباشد و در حال جان دادن باشد

۳۴- اگر حیوانى را شکار کنند یا سر ببرند و بچّه زندهاى از شکم آن بیرون آید، چنانچه آن بچّه را به دستورى که در شرع معیّن شده سر ببرند، حلال و گرنه حرام مىباشد

۳۵- اگر حیوانى را شکار کنند یا سر ببرند و بچّه مردهاى را از شکم آن بیرون آورند، چنانچه خلقت آن بچّه کامل باشد و مو یا پشم در بدن آن روییده باشد، پاک و حلال است

شکار کردن با سگ شکارى

۳۶- اگر سگ شکارى، حیوانِ وحشى حلال گوشتى را شکار کند، با شش شرط گوشت آن پاک و حلال است

اوّل: سگ به گونهاى تربیت شده باشد که هر وقت آن را براى گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیرى کنند بایستد، ولى اگر در وقت نزدیک شدن به شکار با جلوگیرى نایستد، مانعى ندارد و احتیاط واجب آن است که اگر عادت داشته باشد که پیش از رسیدن صاحب خود شکار را بخورد، از شکار آن اجتناب کنند، ولى اگر اتّفاقا شکار را بخورد، اشکال ندارد

. دوم: صاحبش آن را بفرستد و اگر از پیش خود دنبال شکار رود و حیوانى را شکار کند، خوردن آن حیوان حرام است، بلکه اگر از پیش خود دنبال شکار رود و بعد صاحب آن بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند – اگرچه به واسطه صداى صاحب آن شتاب کند – بنابر احتیاط واجب، باید از خوردن آن شکار خوددارى نمایند. سوم: کسى که سگ را مىفرستد باید مسلمان باشد یا بچّه مسلمان که خوب و بد را بفهمد، و اگر کافر یا کسى که اظهار دشمنى با اهل بیت پیامبرصلى الله علیه و آله مىکند سگ را بفرستد، شکار آن سگ حرام است. چهارم: وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد و اگر عمدا نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، ولى اگر از روى فراموشى باشد، اشکال ندارد و اگر وقت فرستادن سگ نام خدا را عمدا نبرد و پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد، بنابر احتیاط واجب باید از آن شکار اجتناب نماید. پنجم: شکار به واسطه زخمى که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. ششم: کسى که سگ را فرستاده، وقتى برسد که حیوان مرده باشد یا اگر زنده باشد، به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد، و چنانچه وقتى برسد که به اندازه سر بریدن وقت باشد – مثلاً حیوان چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پاى خود را به زمین بزند – چنانچه سر حیوان را نبرد تا بمیرد، حلال نیست.

۳۷- کسى که سگ را فرستاده اگر وقتى برسد که بتواند سر حیوان را ببرد، چنانچه به نحو معمول و با شتاب کارد را بیرون آورد و وقت سر بریدن بگذرد و آن حیوان بمیرد، حلال است ولى اگر مثلاً به واسطه تنگ بودنِ غِلاف یا چسبندگى آن بیرون آوردن کارد طول بکشد و وقت بگذرد، حلال نمىشود، و نیز اگر چیزى همراه او نباشد که با آن سر حیوان را ببرد و حیوان بمیرد، واجب است که از خوردن آن خوددارى کند

۳۸- اگر چند سگ را براى شکار رها کنند، چنانچه همه آنها داراى شرایط شکار باشند، شکار حلال است ولى اگر یکى از آنها داراى شرایط نباشد، شکار نجس و حرام مىشود، و نیز اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند و یکى از آنها کافر باشد یا عمدا نام خدا را نگوید، آن شکار حرام است

اگر سگ را براى شکار حیوان مخصوصى بفرستد و آن سگ حیوان دیگرى را شکار کند، آن شکار حلال و پاک است و نیز اگر آن حیوان را با حیوان دیگرى شکار کند، هر دوى آنها حلال و پاک مىباشند

۳۹- اگر «باز» یا حیوان دیگرى غیر سگ شکارى حیوانى را شکار کند، آن شکار حلال نیست ولى اگر وقتى برسند که حیوان زنده باشد و به دستورى که در شرع معیّن شده سر آن ببرند، حلال است

صید ماهى

۴۰- اگر ماهى پولکدار را زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان بدهد، پاک و خوردن آن حلال است، و چنانچه در آب بمیرد پاک است ولى خوردن آن حرام مىباشد و ماهى بدون پولک را اگرچه زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان بدهد، حرام است

۴۱- اگر ماهى از آب بیرون بیفتد یا موج آن را بیرون بیندازد یا آب فرو رود و ماهى در خشکى بماند، چنانچه پیش از آن که بمیرد با دست یا به وسیله دیگرى کسى آن را بگیرد، بعد از جان دادن، حلال است

۴۲- کسى که ماهى را صید مىکند لازم نیست مسلمان باشد و در هنگام گرفتن، نام خدا را ببرد ولى مسلمان باید بداند که آن را زنده گرفته و در خارج از آب جان داده است

۴۳- ماهى مردهاى که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد، حلال است و اگر در دست کافر باشد، اگرچه بگوید: «آن را زنده گرفتهام» حرام مىباشد، مگر این که اطمینان حاصل شود که راست مىگوید

۴۴- خوردن ماهى زنده اشکال ندارد

۴۵- اگر ماهى زنده را بریان کنند یا در بیرون آب پیش از جان دادن بکشند، خوردن آن اشکال ندارد

۴۶- اگر ماهى را بیرون آب دو قسمت کنند و یک قسمت آن در حالى که زنده است در آب بیفتد، خوردن قسمتى را که بیرون آب مانده اشکال ندارد

منابع

۱- امام خمینی، تحریرالوسیله، مترجم: اسلامی، علی، دفتر انتشارات اسلامی

۲- فاضل لنکرانی ، رسالۀ توضیح المسائل

برچسب ها