خداوند ازمیان خوردنی ها مردار وخون وگوشت خوک وگوشت حیوانی که برای غیر خدا ذبح شده حرام کرده است ودراینها هم اگر کسی ناچار بخوردن شود درصورتی که خودش خود راناچار نکرده باشد ونیز درصورتی که درخوردن از حد اضطرار تجاوز نکند گناهی براو نیست که خداوند غفور ورحیم است.(آیه ۱۷۳ سوره بقره)
تفسیر المیزان: (انما حرم علیکم المیته والدم ولحم الخنزیر ومااهل به غیرالله) معنایش این است که حیوانی را برای غیر خدا مثلا برای بتها قربانی کنند(فمن اضطر غیرباغ ولاعاد)یعنی کسی که ناچار شد ازآن بخورد بشرطی که نه ظالم باشد ونه از حد تجاوز کند ودوکلمه(غیرباغ ولاعاد)دوحال هستند که عامل آنهااضطرار است ومعنایش این است که هرکس مضطر وناچار شد درحالیکه نه باغی است ونه متجاوز از آنچه حرام کردیم بخورد ،دراین صورت گناهی درخوردن آن نکرده واما اگر اضطرارش درحال بغی وتجاوز باشد مثل اینکه همین بغی وتجاوز باعث اضطراروی شده باشند دراین صورت جایز نیست از آن محرمات بخورد.
بحث روایتی درکافی ازامام صادق (ع) :باغی آن کسی است که درطلب شکاراست ،وعادی به معنای دزداست که نه شکارچی می تواند درحال اضطرار گوشت مرداربخورد ونه دزد،خوردن مردار برابن دو حرام است با اینکه با اینکه برای مسلمانان حلال است وغیر این دو طاییفه درسفر شکار وسفردزدی نبایدنماز راشکسته بخوانند.
تفسیر نمونه: این آیه پاره ای از غذاهای خبیث وفاسدی که برای جسم وجان زیانهای مختلفی دارند تحریم می کند.غذاهایی که درآیه تحریم شده همچون سایر محرمات الهی طبق حکمتهای خاصی وبا توجه کامل بوضع جسم وجان انسان با ویژگیهای او می باشدودر روایات پیشوایان اسلام زیانهای هریک مفصلا بیان شده است.مثلادرکتاب کافی پیرامون گوشت مردارچنین نوشته:گوشت مردار بدن راضعیف ورنجور می کند،نیرورامی کاهد وسبب سکته می شود وقابلیت تولید مثل را از نطفه می گیرد .شاید تمام این مفاسد بخاطر آن باشد که دستگاه گوارش از مردار نمی تواند خون سالم وزنده بسازد.بلکه خون سالم وسلولهای بدن بوسیله آن مسموم می شوند ،مردارکانونی است برای پرورش انواع میکروبها وجای آن است که از آن دوری شود.اسلام علاوه بر تحریم گوشت مردار آن را نجس هم دانسته تا احتیاط لازم دردوری اچنین موجودی بعمل آید.”والدم”دومین چیزی که درآیه تحریم شده خوردن خون است ،فلسفه تحریم خون دراسلام هم از جهت جسمی وهم اخلاقی است زیرا از یک سو که خون معمولا آماده ترین میدان برای پرورش انواع میکروبه است ،تمام میکروبهائیکه وارد بدن انسان می شوند مهمترین سنگر ومرکز پرورش آنها خون آدمی است وبه همین دلیلمدافعین کشور بدن که گلبولهای سفید می باشند همواره درمنطقه خون پاسداری می کنند،از سوی دیگر امروزه درعلم تغذیه ثابت شده که غذاهااز طریق تاثیر درغده ها وایجاد هورمون هادردو حیات واخلاق انسان اثر می گذارند،از قدیم نیز تاثیر خونخواری در قساوت وسنگدلی ضرب المثل بوده است،دراحادیث آمده که به کسانیکه خون می خورند طوری قساوت پیدا می کنند وسنگدل می شوند که حتی ممکن است دست به قتل پدرومادر وفرزند وهمسر خود بزنند.
“لحم الخنزیر”سومین چیزی که درآیه تحریم شده ،خوردن گوشت خوک است. خوک حتی نزد اروپائیان که بیشتر گوشت آنرامی خورند سمبل بی غیرتی است وحیوانی است بسیار کثیف فخوک درامور جنسی فوق العاده بی تفاوت ولاابالی است وعلاوه بر تاثیر غذا درروحیات که از نظر علم ثابت شده است تاثیر تین غذادرخصوص لاابالی گری درمسائل جنسی مشهود است.در شریعت حضرت موسی حرمت گوشت خوک نیز اعلام شده است و درانجیل فعلی هم گناهکاران به خوک تشبیه شده اند ومظهر شیطان را در داستانها خوک معرفی کرده است. جا ی تعجب است که انسان با چشم خود می بیند از یکسو که خوراک خوک نوعا از کثافات وگاهی از فضولات خودش است واز سوی دیگر برای همه روشن شده که گوشت این حیوان پلید دارای دو نوع انگل خطرناک بنام کرم تریشین ویک نوع کرم کدو است،بازهم در استفاده از گوشت آن اصرار می ورزند،تنها کرم تریشین در یکماه حدود ۱۵۰۰۰ عدد تخم ریزی می کندودر انسان سبب پیدایش امراض گوناگونی مثل کم خونی،سرگیجه ،تب های مخصوص،اسهال،دردهای روماتیسمی،کشش اعصاب وغیره دربدن میکند.در یک کیلو گوشت خوک ممکن است ۴۰۰ میلیون نوزاد تریشین باشد همین ها سبب شد که چند سال قبل در قسمتی از کشور روسیه خوردن گوشت خوک ممنوع گردد.بعضی می گویند با وسایل امروزی می توان تمام این انگلها راکشت وگوشت خوک را از آنها پاک کرد ولی به فرضی که با وسایل بهداشتی وبا پختن درحرارت زیاد انگلهارا کشت باز زیان گوشت خوک قابل انکار نیست زیرا طبق اصل مسلمی که اشاره شد گوشت هر حیوانی حاوی صفات آن حیوان است واز طریق غده ها وتراوش آنها در اخلاق کسانیکه از آن تغذیه می کنند اثر می گذارد وبا این ترتیب خوردن گوشت آن می تواند صفت بی بندوباری جنسی وبی اعتنایی به مسائل ناموسی را که از خصایص بارز این حیوان است به خورنده آن انتقال دهد.
از جمله گوشتهایی که دراین آیه از خوردن آنها نهی شده است گوشت حیواناتی است که مثل زمان جاهلیت بنام غیر خدا (بتها)ذبح شود.آیا بردن نام خدایا غیر خدا به هنگام ذبح از نظر بهداشتی درگوشت حیوان اثر می گذارد؟
درپاسخ باید کفت:نباید فراموش کرد که لازم نیست نام خدا وغیر خدا در اصل گوشت از نطر بهداشتی اثر بگذارد زیرامحرمات دراسلام روی جهات مختلفی است،گاهی تحریم چیزی بخاطر بهداشت وحفظ جسم است وگاهی بخاطر تهذیب روح ،تحریم گوشتهایی که که بنام بتها ذبح می شد درحقیقت جنبه معنوی واخلاقی وتربیتی دارد.
باید توجه داشت خوردن گوشتهای حرام که برشمردیم برای کسانی حرام وممنوع است که ناچار ومضطر بخوردن آن نباشد.بطوریکه اگر نخورند جانشان به خطر می افتد دراین صورت ممنوعیت برداشته می شود چنانچه آیه تصریح مکند می توانند به مقداریکه حیات آنها به آن بستگی دارد بخورنداما برای اینکه اضطرارش بهانه شود دو کلمه غیرباغ ولاعاد گوشزد می کند که این اجازه تنها برای کسانی است که خواهان لذت از خوردن این محرمات ومتجاوز از مقداریکه برای نجات از مرگ است نباشد.
ترجمه آیه :
برشماحرام شده خوردن گوشت مردار،خون ،گوشت خوک ،حیوانی که به نام غیرخداذبح شود،حیوان حلال گوشت که براثرخفه شدن ویا کتک خوردن ،یا پرت شدن،یاشاخ خوردن بمیرد،یانیم خورده درندگان ،همه اینهاحرام است مگرحیوانی که به طورشرعی ذبح شود.همچنین حرام است حیوانی که پای بت ذبح شودیا بوسیله قرعه کشی تقسیم شود(ازلام)همه اینها نافرمانی خداست.(آیه ۳ سوره انعام)
تفسیرنورآیه:
ازلام: طبق رسم جاهلی ،حیوانی راپس از یک شرط بندی خریده وذبح می کردند.سپس ده چوبه تیر را درکیسه ای
می گذاشتند،روی هفت چوب برنده وروی سه چوب بازنده می نوشتند،آنگاه با قرعه هریک چوبی از کیسه بیرون می آوردند تمام گوشت حیوان ذبح شده سهم آن هفت نفری می شد که چوبهای برنده به نامشان بود وقیمت حیوان راآن سه نفربازنده می پرداختند بی آنکه سهمی از گوشت داشته باشند.چنین حیوانی را قرآن حرام کرده است.(بنابراین ازلام چوبهای خاص قرعه است)
پیام ها :نقش غذاها در زندگی
۱-نقش غذا در سلامت جسم وروح،به حدی است که درقرآن بارها برآن تاکید شده است.
۲-درنظام توحیدی ذبح حیوان هم باید رنگ الهی داشته باشد وگرنه حرام می شود.
۳-دراسلام برای مصرف گوشت شرایط وحدودی است از جمله :
الف-گوشت درندگان را نخورید که روح قساوت ودرندگی درشما پیدا می شود.
ب-گوشت حیوانات گوشتخوار رانخورید چون معمولا مردارمی خورند.
ج-گوشت حیواناتی که موجب تنفرعمومی است مصرف نکنید.
د-گوشت حیوانی که هنگام ذبح نام مبارک خدا برآن گفته نشده نخورید.
گوشتخواری: بودائیان مخالف گوشتخواری اند.بعضی هم هر نوع گوشتی را از هرحیوانی می خورند.آیا کشتن حیوانات برای گوشت آنها با رحمت سازگاراست؟ جواب:
۱-اساس آفرینش بر تبدیل وتحول است،خاک گیاه می شود گیاه حیوان می شود گوشت حیوان به انسان تبدیل می شودواین یک رشد است ونتیجه ی این تبدیلها رشد انسان است.
۲-کیفیت دستگاه گوارش و وضعیت دندانها نشان دهندی آن است که خوراک انسان چه چیزهایی است.
۳-جهاتی که در ذبح رعایت می شود مغایر با خشونت است.
مثل آنکه با آهن تیز باشد ، به حیوان زجر ندهند قبل از ذبح آب دهند، بیش از جان دادن اعضایش را قطع نکنند.
تفسیر نمونه:
در آغاز این سوره اشاره به حلال بودن گوشت چهار پایان شده ،آیه درحقیقت همان استثناهایی است که وعده داده شده ودراین آیه حکم به تحریمیازده چیز شده کهبعضی از آنها درآیات دیگر قرآن نیز بیان گردیده وتکرار آن جنبه تاکید دارد.نخست می فرماید:مردار بر شما حرام شده است وهمچنین خون وگوشت خوک وحیواناتی که طبق سنت جاهلیت بنام بتها واصولا به غیر نام خدا ذبح شوند.ویا حیواناتی که خفه شده باشند حرامندخواه بخودی خود ویا بوسیله دام وخواه بوسیله انسان این کار انجام گردد(درزمان جاهلیت معمول بوده گاهی حیوان را در میان دو چوب یا درمیان دو شاخه درخت سخت می فشردند تا بمیرد واز گوشتش استفاده کنند)در بعضی از روایات نقل شده که مجوس مخصوصا مقید بودند که حیوانات رااز طریق خفه کردنآنها را بکشند سپس از گوشتشان استفاده کنند بنابراین ممکن است آیه ناظر به وضع آنها نیز باشد ،وحیواناتی که با شکنجه وضرب جان بسپارندویا به بیماری از دنیا بروند. درتفسیر قرطبی نقل شده که درمیان عرب معمول بود که بعضی از حیوانات را بخاطر بتهاآنقدر می زدنند تا بمیرد وآن را یکنوع عبادت می دانستند، وحیواناتی که بر اثر پرت شدن از بلندی می میرند.وحیواناتی که به ضرب شاخ مرده باشند ،وحیواناتی که بوسیله حمله درندگان کشته شوند.ممکن است یک فلسفه تحریم این پنج نوع از گوشتهای حیوانات بخاطر آن باشد که خون به قدر کافی از آنها بیرون نمی رود،زیرا تا زمانی که رگهای اصلی گردن بریده نشود خون به قدر کافی بیرون نخواهد ریخت ومیدانیم که خون مرکز انواع میکروبهاست وبا مردن حیوان قبل از هرچیز خون عفونت پیدا می کندوبه تعبیردیگر این چنین گوشتها یکنوع مسمومیت غذایی پیدامی کنند وجزو گوشتهای سالم محسوب نخواهند شدمخصوصا اگربر اثر شکنجه یا بیماری ویا بیماری ویا تعقیب حیوان درنده ای بمیرد مسمومیت بیشتری خواهد داشت.به علاوه جنبه معنوی ذبح که باذکر نام خدا و روبه قبله بودن حاصل می شوددر هیچ یک از اینها نیست.ولی اگر قبل از آنکه این حیوانات جان بسپرند وبه آنها برسند وبا آداب اسلامی آنها را سرببرند وخون بقدر کافی از آنها بیرون بریزد حلال خواهد بود ولذا بدنبال تحریم موارد فوق می فرماید(الامادکیتم)بعضی از مفسران احتمال داده اند که این استثناءتنها به قسم اخیر یعنی ومااکل السبع بر می گردد،ولی اکثر مفسران معتقدند به تمام اقسام بر می گردد واین نظر به حقیقت نزدیکتر است ممکن است سوال شود چرا با وجود میته در آغاز آیه به این موارد ذکر گردیده است مگر تمام آنها داخل در مفهوم میته نیست؟ پاسخ: میته از نظر فقهی وشرعی مفهوم وسیعی دراد وهر حیوانی که با طریق شرعی ذبح نشده باشد در مفهوم میته داخل است ولی در لغت میته معمولا به حیوانی گفته می شود که خود به خود بمیرد بنابراین موارد فوق در مفهوم میته داخل نیست در زمان جاهلیت بت پرستان سنگهایی دراطراف کعبه نصب کرده بودند که شکل خاصی نداشت آنها را نصب می نامیدند درمقابل آنها قربانی می کردند وخون قربانی را به آنها می مالیدند وفرق آنها با بت همان بود که بتها همواره دارای اشکال و صور خاصی بودند اما نصب چنین نبودند اسلام درآیه فوق اینگونه گوشتها را تحریم کرده و می گوید:وماذبح علی النصب .
روشن است که تحریم ایننوع گوشت جنبه اخلاقی ومعنوی دارد ونه جنبه مادی وجسمانی ودر واقع یکی از اقسام “ماهل لغیرالله”می باشد که بخاطر رواجش در میان عرب جاهل به آن تصریح شده است.نوعدیگری از حیواناتی که تحریم آن درآیه فوق آمده است که بصورت بخت آزمایی ذبح وتقسیم می گردد،وآن چنین بوده که : ده نفر با هم شرطبندی می کردند وحیوانی را خریداری وذبح نموده سپس ده چوبه تیر را درکیسه ای می گذاشتند،روی هفت چوب برنده وروی سه چوب بازنده می نوشتند،آنگاه با قرعه هریک چوبی از کیسه بیرون می آوردند تمام گوشت حیوان ذبح شده سهم آن هفت نفری می شد که چوبهای برنده به نامشان بود وقیمت حیوان راآن سه نفربازنده می پرداختند بی آنکه سهمی از گوشت داشته باشند.چنین حیوانی را قرآن حرام کرده است.نه خاطر اینکه اصل گوشت حرام بوده باشد بلکه بخاطر اینکه جنبه قمار وبخت آزمایی دارد، روشن است که تحریم قمارومانند آن اختصاص به گوشت حیوانات ندارد بلکه درهر چیز انجام گیردممنوع است.اسلام درمورد بهره برداری از گوشتها همانند سایر دستورهایش یک روش کاملا اعتدالی است یعنی نه همانند مردم زمان جاهلیت که از گوشت سوسمار و مردار وخون وامثال آن می خوردند ویا همانند غربیهای امروز که حتی از خوردن گوشت خرچنگ وکرمها چشم پوشی نمی کنند، ونه مانند هندوها که مطلقا خوردن گوشت را ممنوع کرده اند، بلکه گوشت حیواناتی که دارای تغذیه پاک بوده ومورد تنفر نباشند حلال کرده وروی روشهای افراطی وتفریطی خط بطلان کشیده وبرای استفاده از گوشتها شرایطی مقرر داشته است به این ترتیب که :
۱-حیواناتی که از گوشت آنها استفاده می شود باید از حیوانات علفخوار باشند زیر گوشت حیوانات گوشتخوار بر اثر خوردن گوشتهای مردار وآلوده غالبا ناسالم ومایه انواع بیماریها است، برخلاف چهارپایان علفخوار که معمولا از غذای سالم وپاک استفاده می کنند.بعلاوه هر حیوانی صفات خویش را از طریق گوشت خود به کسانی که از آن می خورند منتقل می کندبنابراین تغذیه از گوشت حیوانات درنده صفت قساوت ودرندگی را در انسانتقویت می کند.
۲-حیواناتی که از گوشتشان استفاده می شودباید مورد تنفر نبوده باشد.
۳-نباید ضرر وزیانی برای جسم وروح انسان تولید کنند.
۴-حیواناتی که در مسیر شرک وبت پرستی قربانی می شوند.
۵-یک سلسله دستورهایی دراسلام برای طرز ذبح حیواناتی وارد شده که هر کدام به نوبه خود دارای اثر بهداشتی یا اخلاقی می باشد.
آیه ۱۴۵ سوره انعام شباهت زیادی با آیات قبل دارد.
ترجمه آیه ۱۴ نحل:
او کسی است که دریا رامسخرشما ساخت تا از آن گوشت تازه بخوریدو وسائل زینتی برای پوشش از آن استخراج کنید کشتی ها رامی بینید که سینه دریارامیس شکافندتاشمابه تجارت پردازیدوازفضل خدابهره گیریدشایدشکرنعمتهای اورابه جاآورید.
تفسیرنمونه :
این آیه به سراغ بخش مهم دیگری ازنعمتهای بی پایان خداونددرموردانسانهامی رودونخست ازدریاهاکه منبع بسیارمهم حیات وزندگی است آغازمی کند.می دانیم قسمت عمده روی زمین رادریاهاتشکیل می دهندونیزمی دانیم نخستین جوانه حیات دردریاهاآشکارشده ،وهم اکنون نبز دریامنبع مهمی برای ادامه حیات انسان وهمه موجودات روی زمین است .سپس به سه قسمت ازمنابع دریاهااشاره کرده می فرمایند:تاازگوشت تازه ،گوشتی که زحمت پرورش آن رانکشیده ایدقدرت خداآن رادردل دریاپرورش داده ورایگان دراختیارتان نهاده است.مخصوصاتاکیدروی طراوت وتازگی گوشت ،باتوجه به اینکه درآن عصرازیک جهت ودرعصرماازجهت دیگر،گوشتهای کهنه فراوان بوده وهست اهمیت این نعمت راآشکارترمی سازدوهم اهمیت تغذیه ازگوشت تازه را،دریایکی ازمهمترین منابع تغذیه انسان راتشکیل می دهدوهمه ساله صدهاهزارتن ازگوشت تازه ای که دست لطف خدابرای انسانها پرورش داده ازدریا صیدمی شودلذااکنون که جمعیت کره زمین روبه افزایش است وبعضی درمطالعات ابتدایی خوداحساس می کنندخطر کمبودموادغذایی مردم جهان رابرای آینده تهدیدمی کند،افکاردانشمندان متوجه دریاهاشده وازطریق پرورش نسل انواع ماهیها بتواننداین کمبودرابه مقدارقابل توجهءبرطرف سازنداین ازیک سووازسوی دیگرمقرراتی برای جلوگیری ازآلوده شدن آب دریاها وازمیان رفتن نسل ماهبها وضع کرده اندکه درمجموع آن اهمیت جمله فوق که در چهارده قرن پیش درقرآن نازل شده است روشنترمی شود.
آیه ۱۱۵ سوره نحل وآیه ۱۲ سوره فاطر شباهت زیادی با آیات قبل دارد.
منابع:
-قرآن
-تفسیرالمیزان
-تفسیرنمونه
-تفسیرنور
به نام خدا
چکیده ی مطالب
ترجمه آیه :
خداوند ازمیان خوردنی ها مردار وخون وگوشت خوک وگوشت حیوانی که برای غیر خدا ذبح شده حرام کرده است ودراینها هم اگر کسی ناچار بخوردن شود درصورتی که خودش خود راناچار نکرده باشد ونیز درصورتی که درخوردن از حد اضطرار تجاوز نکند گناهی براو نیست که خداوند غفور ورحیم است.(آیه ۱۷۳ سوره بقره)
ترجمه آیه :
برشماحرام شده خوردن گوشت مردار،خون ،گوشت خوک ،حیوانی که به نام غیرخداذبح شود،حیوان حلال گوشت که براثرخفه شدن ویا کتک خوردن ، یا پرت شدن،یاشاخ خوردن بمیرد،یانیم خورده درندگان ،همه اینهاحرام است مگرحیوانی که به طورشرعی ذبح شود.همچنین حرام است حیوانی که پای بت ذبح شودیا بوسیله قرعه کشی تقسیم شود(ازلام)همه اینها نافرمانی خداست.(آیه ۳ سوره انعام)
ترجمه آیه :
او کسی است که دریا رامسخرشما ساخت تا از آن گوشت تازه بخوریدو وسائل زینتی برای پوشش از آن استخراج کنید کشتی ها رامی بینید که سینه دریارامیس شکافندتاشمابه تجارت پردازیدوازفضل خدابهره گیریدشایدشکرنعمتهای اورابه جاآورید.(آیه ۱۴ سوره نحل)
آیات ۱۴۵ سوره انعام و۱۱۵سوره نحل و۱۲ فاطر نیز درهمین زمینه می باشند.
اسلام برای استفاده از گوشتها شرایطی مقرر داشته است به این ترتیب که :
۱-حیواناتی که از گوشت آنها استفاده می شود باید از حیوانات علفخوار باشند زیر گوشت حیوانات گوشتخوار بر اثر خوردن گوشتهای مردار وآلوده غالبا ناسالم ومایه انواع بیماریها است، برخلاف چهارپایان علفخوار که معمولا از غذای سالم وپاک استفاده می کنند.بعلاوه هر حیوانی صفات خویش را از طریق گوشت خود به کسانی که از آن می خورند منتقل می کندبنابراین تغذیه از گوشت حیوانات درنده صفت قساوت ودرندگی را در انسانتقویت می کند.
۲-حیواناتی که از گوشتشان استفاده می شودباید مورد تنفر نبوده باشد.
۳-نباید ضرر وزیانی برای جسم وروح انسان تولید کنند.
۴-حیواناتی که در مسیر شرک وبت پرستی قربانی می شوند.
۵-یک سلسله دستورهایی دراسلام برای طرز ذبح حیواناتی وارد شده که هر کدام به نوبه خود دارای اثر بهداشتی یا اخلاقی می باشد.
پیام ها : نقش غذاها در زندگی
۱-نقش غذا در سلامت جسم وروح،به حدی است که درقرآن بارها برآن تاکید شده است.
۲-درنظام توحیدی ذبح حیوان هم باید رنگ الهی داشته باشد وگرنه حرام می شود.
۳-دراسلام برای مصرف گوشت شرایط وحدودی است از جمله :
الف-گوشت درندگان را نخورید که روح قساوت ودرندگی درشما پیدا می شود.
ب-گوشت حیوانات گوشتخوار رانخورید چون معمولا مردارمی خورند.
ج-گوشت حیواناتی که موجب تنفرعمومی است مصرف نکنید.
د-گوشت حیوانی که هنگام ذبح نام مبارک خدا برآن گفته نشده نخورید.