آیات مربوط به غذای حلال وحرام

دکترشاه حسین مطهّری فرد

اداره کل دامپزشکی استان گیلان

motahhari@gmail.comِDr.

چکیده

بیش از ۱۶۰ آیه در قرآن در باره خوراکی ها وغذاهای حلال وحرام وتغذیه آمده است .اسلام برای مصرف گوشت ، شرایط و حدودی راتعیین کرده  است ، از جمله :

الف : حیواناتی که از گوشت آنها استفاده می شود باید از حیوانات علفخوار باشند.

ب :هر حیوانی صفات خویش را از طریق گوشت خود به کسانی که آن را می خورند منتقل می کند. خوردن گوشت درندگان صفت قساوت و درندگی را در انسان تقویت می کند.به همین دلیل است که در اسلام حیوانات جلّال یعنی نجاستخوارتحریم شده است.

ج : حیواناتی که ازگوشتشان استفاده می شود، مورد تنفر عمومی نباشند.

د- برای جسم یاروح انسان ضرر وزیان نداشته باشد.

ه- گوشت حیوانی که هنگام ذبح  نام مبارک خدا بر آن گفته نشده، حرام است.

و- حیواناتی که درمسیر شرک وبت پرستی ومانند آنها قربانی می شوند، تحریم شده اند.

آیات مربوط به غذا معمولاً بادو قید«حلال» و«طیب» همراه است.(بقره-۱۶۸، مائده- ۸۸، نحل- آیه ۱۱۴، انفال- آیه ۶۹). «حلال» چیزی است که از نظر شرعی ممنوعیتی نداشته باشدو«طیب» به چیزهای پاکیزه گفته می شود که موافق طبع سالم انسانی است، نقطه مقابل «خبیث» که طبع آدمی از آن تنفر دارد.

اصل اولی درهمه غذاهایی که در روی زمین وجود داردحلیت است، وغذاهای حرام جنبه استثنائی دارد، بنابر این حرام بودن چیزی دلیل می خواهد، نه حلال بودن آن.و طبع آفرینش نیز این چنین اقتضا می کند.

تعدادی از گوشتها وغذاهای حلال که در آیات قرآن کریم به آنها اشاره شده است عبارتند از:

۱-گوشت چهارپایان: مثل گاو و گوسفند و شتر ۲- صید حیوانات شکاری:صید بعضی از حیوانات وحشی حلال گوشت به وسیله سگ تعلیم دیده با شرایطی حلال است.۳- غذای اهل کتاب: حبوبات،بقولات،میوه جات وامثال اینها از غذاهای جامد ۴- ماهی فلس دار۵- شیر ۶- عسل

درسوره مائده آیه ۳ یازده مورد از گوشت های حرام بیان شده است :۱- مردار(میته) ۲- خون۳- گوشت خوک ۴- «مُنخَنِقَه»: حیوانی است که خفه شده باشد، چه به دست انسان یا حیوان ، یا خود بخود.۵- «مَوقُوذَه»: حیوانی است که با ضرب و شکنجه جان دهد.یا دراثر بیماری تلف شود. ۶- «مُتَرَدِّیَه»: حیوان پرت شده از بلندی۷- «نَطِیحَه»: حیوانی که بر اثر شاخ خوردن مرده باشد.۸- حیواناتی که دراثر حمله درندگان کشته شده اند. ۹- گوشتهایی که نام غیر خدا هنگام ذبح برآن برده شود.۱۰- حیواناتی که روی بتها یا در برابر آنها ذبح شوند.۱۱- گوشت حیواناتی که به وسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمایی تقسیم می شد.

در مورد فلسفه‌ حرمت گوشت خوک از دو جهت می‌توان سخن گفت:

الف. تأثیرات روحی و روانی گوشت خوک: خوک سمبل بی‌غیرتی و لاأبالی گری در مسائل جنسی است.واین صفت به کسانی  که از گوشت خوک استفاده می کنند»نتقل می گردد.

ب. ضررهای بهداشتی و بیماری‌هایی که توسط خوک به انسان منتقل می‌شود.مانند:

۱-اسهال خونی۲-یرقان عفونی۳- اسهال آمیبی ۴- بیماری شبه باد سرخ ۵- تصلب شرایین ، دردهای مفصلی و مسمومیت‌ها ۶- خوک از خوردن چیزهای پلید حتی مدفوع خودش باکی ندارد لذا معده‌اش لانه اقسام میکرب‌هاست که به گوشت و خون و شیرش هم سرایت می‌کند.۷- کرم کدوی خوک ۸- تریشینوز ۹- استفاده از گوشت خوک، به علت ثقیل الهضم بودن معده را به زحمت می‌اندازد.

مقدمه
بیش از ۱۶۰ آیه در قرآن در باره خوراکی ها وغذاهای حلال وحرام وتغذیه آمده است .یکى از وظایف انبیا نیز بیان خوردنى‏ها و آشامیدنى‏هاى حلال وحرام براى مردم است.قرآن کریم، انواع غذاها را که برای جسم و روح انسان مفید بوده و ذائقه‌ی او را نیز ارضاء کرده حلال شمرده است، و از طرفی انسان را از خوردن غذاهای مضر و پلید نهی کرده است.ممنوعیت از غذاهای غیربهداشتی و تنفرآمیز یکی از خدمات ادیان الهی به بشریت است، زیرا در شرایطی که میکرب کشف نشده بود و اثرات غذاهای پلید در بوجود آوردن بیماری‌ها روشن نبود، آنها را ممنوع اعلام کرده و این خدمت بزرگی در جهت سلامتی انسان‌ها می‌باشد .

میوه ها ،سبزیجات،حبوبات وبقولات معمولاً به صورت آماده وجود دارد ولی در مورد گوشت بایستی ذبح شرعی صورت گرفته وذبح دامهای حلال گوشت توسط مسلمان انجام شده باشد. در این مقاله بیشتر به بحث گوشتهای حلال و حرام می پردازیم.

نگاهی به تغذیه در اسلام

«اسلام مکتب عدل است ،نه همانند مردم زمان جاهلیت که از گوشت سوسمار ومردار وخون وامثال آن می خوردندو نه مثل غربی هاکه حتی از خوردن گوشت خرچنگ وکرمها چشم پوشی نمی کنند، افراط در مصرف گوشت را توصیه می کند، و نه مثل هندوهاو بودایی ها آن راممنوع و حرام می داند، و نه مثل چینی ها خوردن گوشت هر حیوانی را به هر شکلی جایز می داند. اسلام روی روشهای افراطی وتفریطی خط بطلان کشیده وبرای مصرف گوشت ، شرایط و حدودی راتعیین کرده  است ، از جمله :.

الف : حیواناتی که از گوشت آنها استفاده می شود باید از حیوانات علفخوار باشند. زیرا گوشت حیوانات گوشتخوار در اثر خوردن گوشتهای مردار وآلوده غالباً ناسالم ومایه انواع بیماریهاست ودارای آلودگی های مختلف میکربی وانگلی و… هستند.

ب :هر حیوانی صفات خویش را از طریق گوشت خود به کسانی که آن را می خورند منتقل می کند. خوردن گوشت درندگان صفت قساوت و درندگی را در انسان تقویت می کند.به همین دلیل است که در اسلام حیوانات جلّال یعنی نجاستخوارتحریم شده است.

ج : حیواناتی که ازگوشتشان استفاده می شود، مورد تنفر عمومی نباشند.

د- برای جسم یاروح انسان ضرر وزیان نداشته باشد.

ه: گوشت حیوانی که هنگام ذبح ، نام مبارک خدا بر آن گفته نشده ، حرام است.

و- حیواناتی که درمسیر شرک وبت پرستی قربانی می شوند ومانند آنها چون از نظر معنوی ناپاکند، تحریم شده اند.»[۱]

اهمیت گوشت قرمز در تغذیه انسان

گوشت یکی از مهمترین منابع پروتئین حیوانیمحسوب می شود . غنی بودن گوشت از پروتئین های ارزشمند ، که حاوی اسیدهای آمینهضروری برای بدن ( چون در بدن انسان ساخته نمی شود ) نظیر هیستیدین ، ایزولوسین،لوسین، متیونین، تریپتوفان و همچنین چربی ها که به عنوان یک منبع انرژی زا برای بدنمحسوب شده و حاوی اسیدهای چرب نظیر اسید لینولئیک، اسید لینولنیک و اسید آرشیدونیکمی باشند و مواد معدنی نظیر فسفات‌ها و سولفات‌ها و ویتامین‌ها بخصوص ویتامین‌هایگروه B و هیدرات کربن ( گلیکوژن) ، نشان دهنده ارزش و اهمیت این فراورده مهم درتغذیه انسان است . البته با توجه به نظرات پزشکان ، گوشت قرمز به علت دارا بودناسیدهای چرب اشباع و بالا بردن کلسترول خون در صورت مصرف زیاد می تواند عوارضی رابرای انسان ایجاد کند بنابراین تعادل در مصرف آن توصیه می شود.

«از آیات مربوط به غذاهای بهشتی نیز استنباط می شود، گرچه بهشتیان از انواع گوشت استفاده می کنند ولی عمده غذای آنها را میوه ها تشکیل می دهد.»[۲]

پس بهتر است برای سلامتی خود بیشتر ازغذاهای گیاهی، میوه ها وسبزیجات استفاده کنیم تا گوشت.

آیات مربوط به غذا

«آیات مربوط به غذا معمولاً بادو قید«حلال» و«طیب» همراه است. «حلال» چیزی است که ممنوعیتی نداشته باشدو«طیب» به چیزهای پاکیزه گفته می شود که موافق طبع سالم انسانی است، نقطه مقابل «خبیث» که طبع آدمی از آن تنفر دارد.»[۳]

« دین جامع ، دستوراتش نیز جامعیّت دارد. هم طهارت ظاهری را شرط مصرف می داند، (طیّبا) هم طهارت باطنی و حقوقی را. (حلالا). چیزهایی مثل شراب و گوشت خوک ممنوع است ، چون ذاتا خبیث و ناپاک است . و چیزهایی که با پول غصبی خریداری شود، گرچه خودش طیّب باشد، ممنوع است چون حرام است .» [۴]

طیب مانند خبیث معانی مختلفی داردکه درجدول ذیل خلاصه شده است:

ردیف طیب خبیث
۱ آنچه که خوشایند ومایه تمایل وگرایش طبع آدمی است آنچه که مایه تنفر طبع آدمی است
۲ آنچه که پاک وپاکیزه است آنچه که آلوده وکثیف است
۳ آنچه که به نفس وبدن آدمی زیان نمی رساند آنچه که به جسم وجان آدمی زیان می رساند
۴ چیزی که شارع آن را حلال کرده باشد. چیزی که شارع آن را حرام کرده باشد.

«ظا هراً منظور از طیبات، همان معنی اول است.یعنی خداوند چیزهایی را که خوشایند ومایه تمایل وگرایش طبع آدمی (طبع اوساط مردم ونفوس مستقیمه ومعتدله وفطرتهای سلیمه) است و انسان از آنها لذت می برد مانندنان، گوشت، ماهی،میوه ها وامثال اینها را برای شما حلال فرموده  ودرمقابل چیزهایی که مایه نفرت طبع است، برای شما حرام نموده است.» [۵]

الف- «یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ».(اى مردم! از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است بخوریدو از گام‏هاى (وسوسه انگیز) شیطان، پیروى نکنید. براستى که او دشمن آشکار شماست.) (بقره-۱۶۸ )

«این آیه دلیل بر این است که اصل اولی درهمه غذاهایی که در روی زمین وجود داردحلیت است، وغذاهای حرام جنبه استثنائی دارد، بنابر این حرام بودن چیزی دلیل می خواهد، نه حلال بودن آن.واز آنجایی که قوانین تشریعی باید با قوانین تکوینی هماهنگ باشد، طبع آفرینش نیز این چنین اقتضا می کند.به عبارت روشنتر آنچه خدا آفریده حتماً فائده ای داشته وبرای استفاده بندگان بوده است. بنا براین معنی ندارد که اصل اولی تحریم باشد. درنتیجه هر غذایی که ممنوعیت آن با دلیل صحیح ثابت نشده، مادام که منشأ فساد وزیان وضرری برای فرد واجتماع نباشد طبق آیه شریفه فوق حلال است.»[۶]

. اسلام، همواره مردم را به بهره‏بردن از نعمت‏هاى پاک وحلالِ خداوند، سفارش نموده و با هرگونه رهبانیّت و زهد بى‏جا مبارزه مى‏نماید.

لذا هم خوردنى‏هاى ناسالم را از شیطان مى‏داند؛ «اِنَّمَا الخَمرَ… رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّّیطانِ» . و هم نخوردن نابجا را گام شیطان مى‏داند؛ «کُلُوا… وَ لا تَتَّّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطانِ» زیرا در برخى از نقل‏هاى تاریخى آمده است که بعضى از طوائف عرب، قسمتى از زراعت و حیوانات را بدون دلیل برخود حرام کرده بودند و گاهى نیز این تحریم‏ها را به خداوند نسبت مى‏دادند. آیه نازل شد تا رفع ابهام شود.

.ب- «وَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَیِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِیَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ». (و از آنچه خداوند، روزی حلال و پاکیزه به شما بخشیده

بخورید، و از خدایی که به او ایمان دارید، پروا کنید)  ( مائده- ۸۸)

پ- « فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّبًا وَاشْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ».( پس ، از آن چیزهای حلال و پاکیزه ای که خداوند روزی شما کرده بخورید، و اگر تنها او را می پرستید نعمت خدا را شکرگزارید.). (نحل -آیه ۱۱۴)

ت- « فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَلاً طَیِّباً وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ‏ ». ( پس، از آنچه غنیمت گرفتید، که حلال و پاکیزه است، مصرف کنید و از خداوند پروا کنید، همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است. ). (انفال- آیه ۶۹ )

ث- « وَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَیِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِیَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ». ( و از آنچه خداوند، روزی حلال و پاکیزه به شما بخشیده بخورید، و از خدایی که به او ایمان دارید، پروا کنید.) (مائده-۸۸ )

ج- « قُلْ أَرَأَیْتُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ لَکُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَامًا وَحَلاَلاً قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ تَفْتَرُونَ ».   (بگو: آیا دیدید هر رزقى که خداوند براى شما نازل کرده است، )از پیش خود( بعضى را حرام و بعضى را حلال قرار دادید؟ بگو: آیا خداوند به شما اجازه داده یا بر خداوند دروغ مى‏بندید؟). (یونس-۵۹)

نمونه‏هایى از تحریم‏هاى بى دلیل مشرکان، در آیه‏ى ۱۰۳ سوره مائده بیان شده است: « ما جَعَلَ اللَّهُ مِن بَحیِرَهٍ وَلاسائِبَهٍ وَلا وَصِیلَهٍ وَلاحامٍ» آنان سهمى از کشاورزى خود را براى بت‏ها و بتکده‏ها قرار داده و برخود حرام مى‏کردند و یا آنچه را در شکم حیوانات بود، بر اى مردها حلال و براى زنان حرام مى‏دانستند؛ «وَقالُوا ما فِى بُطُونِ هذِهِ الَأنعامِ خالِصَهً لِذُکُورِنا وَ مُحَرّمٌ عَلى اَزواجِنا» (انعام-۱۳۹) امّا قرآن همه‏ى اینها را افترا بر خداوند و ناروا مى‏داند.«على اللّه تفترون»

معمولا فرمان ((کُلُواْ)) در قرآن ، همراه با دستور دیگری آمده ،به عبارت دیگر معمولاً قرآن در کنار اجازه مصرف، شرطى را بیان کرده است.  ، مانند:.

(کُلُواْ … وَاتَّقُواْ اللّهَ) – بخورید… و پرهیزکاری پیشه کنید. ( مائده- ۸۸)

(کُلُواْ . . . واشکروا)- بخورید… و شکر کنید. (نحل – ۱۱۴ )

(کُلُواْ . . . ولاتطغوا)- بخورید …و طغیان وسرکشی نکنید. (طه-۸۱)

(کُلُواْ. . . وَاعمَلُواصَلِحًا) – بخورید… و کار شایسته انجام دهید.(مؤمنون-۵۱)

(کُلُواْ واشربوا ولاتسرفوا)- بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید. (اعراف-آیه۳۱)

(کُلُواْ . . . ولاتتّبعوا خطوات الشیطان ) بخورید … و دنباله رو شیطان مباشید. (بقره-۱۶۸ )

(کُلُواْ . . . ولاتَعثَوافِی الاَرضِ مُفسِدِین)- بخورید…واما فتنه وفساد در روی زمین به راه نیندازید. (بقره-۶۰)

تعدادی از گوشتها وغذاهای حلال که در آیات قرآن کریم به آنها اشاره شده است عبارتند از:

الف-گوشت چهارپایان: «أُحِلَّت لَکُم بَهِیمَهُ الأَنعام ألّا ما یُتلی عَلَیکُم» .(چهار پایان برای شما حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده می شود.) (مائده-۱)

«بهیمه» در لغت به معنی چهارپایی است که صدایش مبهم و نامفهوم است خواه از خشکی باشد خواه از دریا ،لیکن در عرف به غیر از درندگان و پرندگان گفته می شود. «انعام» جمع «نعم» که بیشتر به گاو و گوسفند و شتر گفته می شود و در آیه منظور از آن به قرینه «غیر محلی الصید» چهارپایان اهلی و وحشی حلال گوشت است. بنا بر این آیه مورد بحث، چهارپایان یاد شده را برای مؤمنین حلال شمرده است . شیعه گوشت اسب و استر و الاغ را مکروه می داند. [۷]

ب- صید حیوانات شکاری

طبق آیه۴ از سوره مائده صید بعضی از حیوانات وحشی به وسیله سگ با پنج شرط حلال است:

۱- صید به وسیله سگ شکار شود.(مُکَِّلبِینَ)

۲- سگ تعلیم فنون شکار کردن را دیده باشد(وَمَاعَلَّمتُم).

۳- سگ به شکار جراحتی وارد کند(مِنَ الجَوَارِحِ)

۴- سگ شکار را برای مسلمانان انجام داده باشد(أَمسَکنَ عَلَیکُم)

۵- در هنگام فرستادن سگ برای شکار،اسم خدارا برزبان جاری کند(وَاذکُرُوااسمَ اللُهِ عَلَیهِ)

پ- غذای اهل کتاب: غذای اهل کتاب برای شما قرار داده شده است.« وَطَعَامُ الَُذِینَ اُوتَوالکِتَابَ حِلًُ لَکُم»(مائده-۵) «اکثر قریب به اتفاق علمای شیعه منظور از غذای اهل کتاب راحبوبات،بقولات،میوه جات وامثال اینها از غذاهای جامد می دانند که نیازی به ذبح ندارندوباتماس با بدنهای آنها نجس نمی شوند.[۸]

ت- ماهی فلس دار: برخی آیات دلالت بر حلیت ماهی فلس دار دارد:

«…وَیُحِلُّ لََهُمُ الطَّیِّّبََاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیهِمُ الخَبَائِثَ…» (اعراف-۱۵۷)

«قُل لا أَجِدُفِی مَا اُوحِیَ أِلَیَّ مُحَرَّماًعَلی طَائِمٍ یَطعَمُهُ أِلّا أَن یَکُونَ مَیْتَهً أَودَمًامَسفُوحًا أَولَحْمَ خِنْزِیرٍ وَ…»(انعام- ۱۴۵)

«این دوآیه به اطلاق دلالت داردکه ماهی پولک دار حلال گوشت است.، زیرا مصداق میته وخون وخبائث وچیزهای پلید نیست.بلکه مصداق پاکی ها است وچون آیه در صدد بیان گوشت های حلال وحرام است این نکته از آن استفاده می شود.روایاتی که ماهی بدون فلس را حرام کرده آیه را تخصیص می زند ودر مورد ماهی پولک دار به اطلاق آیه تمسک می کنیم.

در روایات به خوردن گوشت میگو وخوردن آن تصریح شده وآنرا از خانواده ماهیان دانسته اند.» [۹]

«در دو آیه «…لِتَأکُلُوا مِنهُ لَحمًا طَرِیًّا…»(نحل-۱۴) و«…وَمِن کُلٍّ تَأکُلُونَ لَحمًا طَرِیًّا…»(فاطر-۱۲)می فرماید: از گوشت تازه ماهیان بهره مند شوید.شیعه معتقد است:« منظور از « لَحمًا طَرِیًّا» در آیه گوشت ماهی فلس دار است.اما دیگر حیوانات دریایی وحتی ماهی غیر فلس دار ،حرام است.به اجماع مسلمین تازه بودن گوشت شرط حلیت نیست،بلکه آوردن آن جهت ترغیب مردم به زود استفاده کردن از آن است.چون ماندن گوشت بخصوص ماهی موجب فساد آن می گردد.». [۱۰]

ث- شیر

از غذاهای حلالی که قرآن به آن اشاره می کند ونحوه تولید آن را عبرت ووسیله شناخت خداوند واعتقاد به رستاخیز ذکر می کند، شیر است. ( نحل -۶۶).شیر از ارزش غذایی بسیار بالایی برخوردار است ودر روایات به عنوان غذای کامل ، زایل کننده اندوه ،تقویت کننده نیروی جنسی،شفای بیماران،صفا دهنده قلب،ازبین برنده فراموشی ومحکم کننده استخوان معرفی شده است.[۱۱]

ج- عسل

خداونددر آیه۶۸و۶۹ سوره نحل نحوه زندگی زنبور عسل را نشانه ای برای متفکران وعسل را داروی شفا بخش ذکر می کند.عسل غذایی است که هم جنبه درمان دارد وهم جنبه پیشگیری.دانشمندان برای عسل خواص درمانی فراوان ذکر کرده اند. [۱۲]

گوشتهای حرام

درسوره مائده آیه ۳ یازده مورد از گوشت های حرام بیان شده است :

«  حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَهُ وَالْمَوْقُوذَهُ وَالْمُتَرَدِّیَهُ وَالنَّطِیحَهُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ … فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ »

(بر شما، (خوردن گوشت ) مردار، خون ، گوشت خوک و حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شود، و حیوانی (حلال گوشت ) که بر اثر خفه شدن ، یا کتک خوردن ، یا پرت شدن ، یا شاخ خوردن بمیرد، و نیم خورده درندگان حرام شده است مگر آنکه (قبل از کشته شدن به دست درّنده ،) به طور شرعی ذبح کرده باشید. همچنین حرام است حیوانی که برای بت ها ذبح شده یا به وسیله ی چوبه های قمار تقسیم می کنید. همه ی اینها نافرمانی خداست . … پس هر که در گرسنگی گرفتار شود، بی آنکه میل به گناه داشته باشد، (می تواند از خوردنی های تحریم شده بهره ببرد.) همانا خداوند، بخشنده و مهربان است .

الف- مردار(میته) :در دامهای مردارو دامهای خفه شده، تلف شده دراثر کتک خوردن یابیماری، پرت شده ، شاخ خورده ، و دریده شده، خون به اندازه کافی از بدن خارج نمی گردد ،چون تا رگهای اصلی گردن(سیاهرگهای وداج وسرخرگهای سبات)بریده نشوند خونگیری کامل انجام نمی گیردوخون در بافتها می ماند.خون از بهترین محیطها برای رشد میکربهاست واولین بافتی است که بعد از تلف شدن دام فاسد وعفونی می شود و ایجاد نوعی مسمومیّت می کند. به همین خاطر در اسلام خوردن آنها حرام است .ولی اگرقبل از جان دادن آنها باآداب اسلامی سر آنها راببرند وخون کافی از بدن آنها خارج شود، حلال خواهند بود.[۱۳]

موقع بازرسی گوشت ، اندامهایی که در آنهاآثار ضربه وضغطه وخون ریزی وخون مردگی دیده می شود،ضبط می گردد.

««میته» ازنظرفقهی وشرعی مفهوم وسیعی دارد وهر حیوانی که به طریق شرعی ذبح نشده باشد در مفهوم میته داخل است، ولی در لغت میته معمولاً به حیوانی گفته می شود که خود به خود بمیرد، بنابر این موارد «مُنْخَنِقَهُ»، «مَوْقُوذَهُ»، «مُتَرَدِّیَهُ»و «نََطِیحَهُ» درمفهوم لغوی میته داخل نیست ولااقل این احتمال را دارد که داخل نباشد ولذا نیازمند به بیان است.»[۱۴]

امام صادق (ع) درباره گوشت مردار فرمود: مردارراکسی نمی خورد مگر آنکه بدنش ضعیف ورنجور می شود ونیروی اورامی کاهدو نسل را قطع می کند وآن کس که به این کار ادامه دهد با سکته ومرگ ناگهانی از دنیا می رود. [۱۵]

طبق بررسی بعمل آمده درمتون پزشکی ودامپزشکی بیش از ۸۰۰ بیماری مشترک بین انسان ودام وجود دارد که از دام وفرآورده های دامی به انسان منتقل می گردد.تعدادی از این بیماریها موجب مرگ ناگهانی در دامها می شوند به طوری که دامدار آنها را مرده می یابد.مانند شاربن، آنتروتوکسمی،… علاوه بر آن حیوانات تلف شده سریع فاسد شده وانواع میکربهای موجود دربدن ومحیط دربافتها تکثیر پیدا می کنند.مسلم است که خوردن گوشت این حیوانات تلف شده موجب انتقال بیماری به انسان شده ومسمومیت شدیدی ایجاد می نماید که تعدادی از این بیماریها لاعلاج هستند وموجب مرگ می شوند.

ب- خون: خونخواری هم زیان جسمی دارد وهم اثر سوء اخلاقی .تمام میکربهایی که وارد بدن انسان می شوند به خون حمله می کنند وآن را مرکز فعالیت خویش قرار می دهند. به همین دلیل گلبول های سفید که سر بازان دفاعی بدن هستند در خون مستقرند تا با میکربها مقابله کرده وآنهارا نابود کنند.بعد از این که خون از جریان افتاده ومی میرد گلبول های سفید نیز از بین می روند ولذا میکربها میدان را خالی دیده وسریع تکثیر پیدامی کنند وگسترش می یابند.

خونخواری رسم جاهلیّت بود. این کار، سبب قساوت قلب و بی رحمی می شود،لذا در حدیثی می خوانیم« آنهایی که خون می خورندآنچنان سنگدل می شوند تا حدّی که ممکن است دست به قتل فرزند یا پدر و مادر بزنند»[۱۶]

خونخوار، رفیق ودوست نمی شناسد. لذا خوردن خون حرام است ، امّا تزریق آن برای نجات جان بیماران ومجروحان ومانند آن اشکالی ندارد.

پ- گوشت خوک: یکی از حیوانات حرام گوشت خوک می‌باشد که در قرآن از آن به «لحم خنزیر» یاد شده است.(بقره – ۱۷۳، مائده – ۳، انعام – ۱۴۵و نحل -۱۱۵.)

علت تاکید قرآن بر این مطلب، همان اهمیت موضوع و خطرات جسمی و روحی مصرف گوشت خوک و نیز آلودگی جامعه‌ی بشری به آن است به طوری که هنوز در برخی کشورهای جهان به ویژه اروپا و آمریکا گوشت خوک جزء غذاهای رسمی آنها قرار دارد.

حکمت‌های حرام شمردن گوشت خوک

در مورد فلسفه‌ی حرمت گوشت خوک از دو جهت می‌توان سخن گفت:

الف. تأثیرات روحی و روانی گوشت خوک:

«خوک حتی نزد اروپائیان که از گوشت آن می‌خورند سمبل بی‌غیرتی و حیوانی کثیف است. خوک در امور جنسی فوق العاده بی‌تفاوت و لا أبالی است و علاوه بر تأثیر غذا در روحیات که از نظر علمی ثابت شده است، تاثیر این غذا در خصوص لاأبالی گری در مسائل جنسی مشهود است.[۱۷]

بعضی می گویند: با وسائل امروز می توان تمام انگلهای گوشت خوک را کشت و گوشت خوک را از آنها پاک نمود، ولی به فرض که با وسایل بهداشتی با پختن گوشت خوک در حرارت زیاد انگلهای مزبور به کلی از بین بروند ،باز زیان گوشت خوک قابل انکار نیست، زیرا طبق اصل مسلمی که اشاره شد گوشت هر حیوانی حاوی صفات آن حیوان است و از طریق غده ها و تراوش آنها (هورمونها) در اخلاق کسانی که از آن تغذیه می کنند اثر می گذارد و به این ترتیب خوردن گوشت خوک می تواند صفت بی بند و باری جنسی،  بی اعتنائی به مسائل ناموسی را که از خصائص بارزتر این حیوان است به خورنده آن منتقل کند.

و شاید یکی از علل بی بند و باری شدید جنسی که در کشورهای غربی حکومت می کند همان تغذیه از گوشت این حیوان آلوده باشد.

یکی از نویسندگان می‌نویسد: خوک غیرت ناموسی ندارد و جفت خود را در معرض خوک‌های نر دیگر قرار می‌دهد و حتی از این کار لذت هم می‌برد. این صفات در گوشتش هم تاثیراتی دارد از این جهت اشخاصی که از آن تغذیه می‌کنند همان صفات و اخلاق رذیله را پیدا می‌کنند.[۱۸]

ب. ضررهای بهداشتی و بیماری‌هایی که توسط خوک به انسان منتقل می‌شود.تعدادی از بیماری‌ها عبارتند از:

۱-اسهال خونی

۲-یرقان عفونی؛

۳- اسهال آمیبی: خوک آلوده به آنتامیبا هیستولیتیکا انسان را به اسهال آمیبی مبتلا می‌نماید.

۴- بیماری شبه باد سرخ که در انسان به صورت لکه‌های سرخ و دردناک توأم با سوزش شدید روی دست‌ها ظاهر می‌شود؛

۵- تصلب شرایین ، دردهای مفصلی و مسمومیت‌ها و علت آن میزان زیاد چربی و اسیداوریک موجود در گوشت خوک می‌باشد.[۱۹] .

۶- خوک از خوردن چیزهای پلید حتی مدفوع خودش باکی ندارد لذا معده‌اش لانه اقسام میکرب‌هاست که به گوشت و خون و شیرش هم سرایت می‌کند.[۲۰]

اما برخی بیماری‌ها تنها علت آن، خوردن گوشت خوک است از جمله:

۷- کرم کدوی خوک» که درعضلات و مغز خوک یافت می‌شود که انسان را دچارنارسائی‌هایی در دستگاه گوارش می‌کند.[۲۱]

۸- تریشینوز: «کرم دیگری است که باعث خراشیدن و التهاب جداره امعاء(معده وروده) ، بی اشتهایی،تهوع، استفراغ،دردهای شکمی و اسهال، ادم پلکهای بالا،پیدایش جوش‌ها و کهیرهای پراکنده شبه مخملک در تمام بدن و دردهای شدید عضلانی،سردرد وسر گیجه،تب چند روزه ، تعریق و احساس سرما و ناتوانی در سخن گفتن، سختی تنفس و عمل جویدن و بلعیدن غذا و … می‌شود که تا به حال درمانی برایش پیدا نشده است.همچنین موجب کم خونی، دردهای رماتیسمی، کشش اعصاب، خارش داخل بدن ،تراکم پیه ها، کوفتگی و خستگی و غیره می گردد.» [۲۲]

تنها کرم«تریشین» کافی است که در یک ماه ۱۵ هزار تخم ریزی کند .

۹- استفاده از گوشت خوک، به علت ثقیل الهضم بودن معده را به زحمت می‌اندازد.

ناگفته نماند که در کشورهای اسلامی در اثر مبارزه‌ی جدی اسلام، گوشت این حیوان مصرف نمی‌شود و لذا پیامدهای آن نیز کمتر به چشم می‌آید، اما در کشورهای غربی (اروپا، آمریکا) این ممنوعیت اعمال نمی‌شود ولی با این حال بسیاری از مردم از مصرف آن دوری می‌گزینند؛ حتی در برخی از کشورها مثل برخی قسمت‌های روسیه در اثر شیوع بیماری‌های مربوط به گوشت خوک از جمله کرم تریشین، مصرف گوشت آن را ممنوع اعلام کرده‌اند.[۲۳]

همچنین بیماری کرم کدوی خوک به صورت گسترده در جهان منتشر شده و در کشورهای اسلامی که گوشت خوک مصرف نمی‌گردد، به ندرت دیده می‌شود.

حکمت تحریم گوشت خوک را می‌توان پیشگیری از زیان مترتب بر گوشت خوک شمرد ولی این ضررهای بهداشتی و اخلاقی فقط می‌تواند به عنوان فلسفه و حکمت این حکم مطرح شود ـ نه علت انحصاری آن ـ و هنوز باید منتظر کشفیات جدید علمی در این باره باشیم.

ت- «مُنْخَنِقَهُ»: حیوانی است که خفه شده باشد، چه به دست انسان یا حیوان ، یا خود بخود.

ث- «مَوْقُوذَهُ»:حیوانی است که با ضرب و شکنجه جان دهد.یا دراثر بیماری تلف شود. رسم عرب آن بوده که بعضی حیوانات را به احترام بت ها آنقدر می زدند تا جان دهد و این کار را نوعی عبادت می پنداشتند.

ج- «مُتَرَدِّیَهُ»:حیوان پرت شده از بلندی

چ- «نََطِیحَهُ»:حیوانی که بر اثر شاخ خوردن مرده باشد.

ح- حیواناتی که دراثر حمله درندگان کشته شده اند(وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ)

خ- گوشتهایی که نام غیر خدا هنگام ذبح برآن برده شود.(وَماأُهلَّ بِهِ لِغَیرِاللّهِ): «تحریم چنین گوشتهایی که به نام بتها ذبح می شوددرحقیقت جنبه معنوی واخلاقی وتربیتی دارد خوردن این گوشتها انسان را از خدا دور می کند. واثر روانی وتربیتی نامطلوبی دارد، چرا که از سنتهای شرک وبت پرستی است وتجدید کننده خاطره آنها.»[۲۴]

د- حیواناتی که روی بتها یا در برابر آنها ذبح شوند(وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ ) : در زمان جاهلیت بت پرستان سنگهایی در اطراف کعبه نصب کرده بودند که شکل وصورت خاصی نداشت،آنها را «نصب »می نامیدند ودر مقابل آنها قربانی می کردند وخون قربانی را به آنها می مالیدند وفرق آنها با بت همان بود که بتها همواره دارای اشکال وصور خاصی بودند اما نصب چنین نبودند.اسلام این گوشتها را حرام کرده است.درواقع این یکی از اقسام« وَماأُهلَّ بِهِ لِغَیرِاللّهِ» می باشد.[۲۵]

ذ- گوشت حیواناتی که به وسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمایی تقسیم می شد(وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ):

« ده نفر باهم شرط بندی می کردند وحیوانی را باهم خریداری وذبح می نمودندوسپس ده چوبه تیر را که روی هفت عدد از آنها عنوان «برنده» وروی سه عدد عنوان«بازنده» ثبت شده بوددر کیسه مخصوصی می ریختند وبه صورت قرعه کشی آنهارا به نام یک یک ازآن ده نفر بیرون می آوردند.هفت چوبه برنده به نام هرکس می افتادسهمی از گوشت برمی داشت وچیزی دربرابر آن نمی پرداخت، ولی آن سه نفر که تیرهای بازنده را برداشته بودند،باید هر کدام یک سوم قیمت حیوان را می پرداختند بدون این که سهمی از گوشت داشته باشند.این چوبه های تیر را «ازلام» جمع «زَلَم» می نامیدند.اسلام این گوشتهارا به خاطر داشتن جنبه قمار تحریم کرد.»[۲۶]

حکم صورت اضطرار: «گوشتهای حرام درحالت اضطرار طی شرایطی حلال می گردد:

«۱- درمواقع گرسنگی شدید«مَخمَصَه»،خواه به هنگام قحطی وخواه به هنگام گرفتاری شخصی(مائده-۳)

۲- تمایل به گناه نداشته باشد.« غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ». :به هنگام ضرورت در خوردن گوشت زیاده روی نکند.آنراحلال نشماردویا آنکه مقدمات اضطرار را خودش فراهم نساخته باشد ویا آنکه در سفری که برای کار حرامی پیش گرفته، گرفتار چنان ضرورتی نشود. (مائده-۳) امام باقر(ع) در تفسیر این جمله فرمودند: (غیر متجانف ) کسی است که عمدا به سراغ گناه نرود.[۲۷]

۳- قصد تجاوز وتعدی ازحکم خداننماید.« غَیرَباغٍ وَعادٍ» (نحل-۱۱۵)

پس حرام‌ها و حلال‌های خداوند دارای مصلحت‌ها و حکمت‌هایی است که با پیشرفت علوم بدان‌ها بیشتر پی می‌بریم. به عبارت دیگر قرآن به برخی نکات اشاره می‌کند که علوم پزشکی و عقل آدمیان درصدر اسلام آنها را کشف نکرده بود که نمونه‌ی آن تحریم گوشت خوک است که به برخی از مضرات و حکمت‌های آن اشاره شدونمونه های دیگر تحریم گوشت درندگان،مردار وخون است که خوردن آنها موجب انواع بیماریها ومسمومیت ها می گردد..

منابع:

آیه الله مکارم شیرازی وهمکاران، تفسیر نمونه، جلد اول،دارالکتب اسلامیه،۱۳۷۶

آیه الله مکارم شیرازی وهمکاران، تفسیر نمونه، جلد چهارم،دارالکتب اسلامیه،۱۳۷۶

۳-      زین العابدین قربانی لاهیجی،تفسیر جامع آیات الاحکام،ج۱۲و۱۱ ،نشر سایه،۱۳۸۴

۴-      سیدعلی حسینی، طبیعت وکشاورزی از دیدگاه اسلام،مؤسسه شقایق روستا،۱۳۸۲

۵-      یعقوبعلی برجی،۰دنیا واخرت از دیدگاه قرآن،نشر آموزش کشاورزی،۱۳۸۶

[۱]– تفسیر نمونه، ص۲۶۲-۲۶۱

[۲]– دنیا وآخرت از دیدگاه قرآن، ص۱۵۳

[۳]-(تفسیر نمونه، ص۵۶۹) .

[۴]– qaraati.net-tafsir-show

[۵]-(آیات الاحکام،ج۱۱،ص۶۴ و۵۴-۵۳ )

[۶]– (تفسیر نمونه ،ج اول، ص۵۷۱ )

 – [۷]«آیات الاحکام، ج ۱۱، ص۹۳-۸۹»

[۸]-«آیات الاحکام، ج ۱۱، ص۶۷

[۹]– (طبیعت وکشاورزی از دیدگاه اسلام، ص۲۰۲)

[۱۰]– ( آیات الاحکام، ج ۱۱، ص۸۶-۸۴)

[۱۱]– (طبیعت و  ص۲۲۰- ۲۱۲)

[۱۲]– (طبیعت وص۲۴۸

[۱۳]-(نمونه ص۲۵۹-۲۵۸) .

[۱۴]– نمونه ص۲۶۰) .

[۱۵] – (وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۱۰)

[۱۶]– .وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۱۰)

[۱۷]–  تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۸۶.

[۱۸]– پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمدعلی رضایی‌اصفهانی، ص ۳۲۱، ج ۲.

 -[۱۹] طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و دکتر قرقوز، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷.

 – [۲۰] فلسفه احکام، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲.

[۲۱] – طب در قرآن.

[۲۲]– تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۵۸۶ و زئونوزها، ترجمه دکتر اسماعیل ذوقی، ص ۹۳۲

 -[۲۳] پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص ۳۲۰، ج ۲.

[۲۴](تفسیر نمونه، ج اول،ص۵۸۷)

[۲۵](تفسیر نمونه، ج ۴،ص۲۶۰)

[۲۶](تفسیر نمونه، ج ۴،ص۲۶۰)

[۲۷]– qaraati.net-tafsir-show