سیدداوود بحرینیان ــ حوزه علمیه اصفهان

تلاش مستمراندیشوران دین باورازقرون اولیه برانگیخته شدن پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله وسلم به مثابه درختی است که ریشه در معارف وحیانی دارد وهرلحظه بروباری نو به بازار معارف بشری ارائه می دهد وگستره ی سایه اش نوید بخش آرامش وامنیت فردی واجتماعی وروحی وروانی و… برای انسانیت است که البته این سیر تکاملی گاهی براثربرخورد آراء وتضارب نظرات، ظاهری نفی کننده داشته درحالی که دردل خویش به رویشی اثباتی انجامیده است.

رویاروئی مشّائین به عنوان پیروان ارسطو با مکتب اشراقیین که چهره ای نفی کننده به خودگرفته بود، بروزمکتبی را به ارمغان آورد که ازسوئی برتری اشراقیین راداشت وازسوی دیگر فضیلت برهان ارسطوئی راهم همراه خود نمود واین مکتب به نام « حکمت متعالیه » موسوم گردید.

ملاصدرا رضوان الله تعالی علیه به عنوان مؤسس وچهره تابناک این مکتب پس اززحمات وافر در تصفیه باطن خویش وسیر وسلوک عملی وعلمی، گوهری درخشنده وارزشمند به عرصه علم ارائه نمود واین ره آورد ویژه، نمایش هماهنگی آموزه های مقدس وحیانی ( دین ) ازیک سو ویافته های شهودی عُرفا وقضایای برهانی فلاسفه ازسوی دیگر است که باتعبیر « قرآن، عرفان وبرهان ازهم جدائی ندارد » ازآن یاد می شود. ودرحقیقت ظهور این دیدگاه مساوی باازبین رفتن اختلاف های قبلی وسوق دادن جامعه علمی به سمت وحدت بوده است.

این مکتب ( حکمت متعالیه ) به عنوان یک نظام فکری جدید ونو، دارای ارکان وشاهکارهائی بدیع می باشدکه ازآن جمله می توان به « اثبات حرکت درجوهر اشیاء» اشاره کرد. تاقبل ازملاصدرا تصور اندیشمندان نسبت به حرکت این گونه بودکه که اشیاء دارای سه بعد محسوس می باشند وحرکت ازجمله عوارض یک شئ می باشد ولی            نظریه ی « حرکت جوهری » درعین پذیرش حرکت عرضی، اثبات می کند هرشی ئی علاوه برجهات مذکور، دارای بعد چهارمی به نام زمان است واین بعد چهارم حرکت درجوهره ذات اشیاء ( اسفار،ج۳، ص۶۷ ) است ولازمه زمان که امری سیال است می باشد (رک: نظام حکمت صدرائی، عبدالرسول عبودیت، ج۱، فصل۶ ).

مبحث حرکت جوهری دارای توابع، تفاصیل، لوازم وملزوماتی است که فراروی طالب حقیقت روزنه هائی جدید وشگرف می گشاید وجهان هستی رابه گونه ای به تصویر می کشد که لحظه به لحظه نو شده وهمه ممکنات آن دارای حرکت وسیلان می باشند. سیطره وشمول این قانون هستی نگر تاآنجاست که برچگونگی آفرینش انسان نیز ناظر است ودرقدم بعد بااثبات « حرکت اشتدادی » درجوهر اشیاء (رک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۱، ص۳۷۴ تا ۳۷۸ ) وبه خصوص در نفس انسان، گامی بلند درشناخت جان و معرفت نفس برمی دارد. چنان که درمورد نفس انسان قائل به شروعی مادی است که با آن نحوه حرکت جوهری اشتدادی که طی مسیر می کند، تبدیل به موجودی مجرد ازماده می گردد. وامکان رها کردن بدن برایش فراهم می شود واین نظریه را باتعبیر « النفس جسمانیه الحدوث وروحانیه البقاء » شناسانده وتمام این مسیر راباقدم برهان واستدلال عقلی استحکام می بخشد که این نظریه راآیات وروایات نیز تأیید کرده وبالطافت چشمگیری این معنا را می رسانند.

خداوند متعال در قرآن کریم، سوره ی مومنون ، آیات ۱۲ تا ۱۵ درباره ی خلقت وآفرینش انسان می فرماید: « لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین  ثم خلقنا النطفه علقه فلخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین ».  

این آیات سیر تکاملی وترقی انسان رااز مراحل اولیه به نحو تغییر وتبدیل بیان می کند که « مااول انسان رااز           شیره ی خاک وگل خلق کردیم وبعد، آن جوهره رادر محل مستقری که رحم مادر است بصورت نطفه قرار دادیم وپس از آن همان نطفه را علقه کردیم وعلقه را مضغه آفریدیم ومضغه را استخوان وروی استخوان گوشت رویانیدیم وسپس همان موجود راخلقی دیگر کردیم ». سیر تکاملی ازماده وجسم شروع می شود، مرحله به مرحله کاملتر    می شود وهنگامی که جنس سیر، یک جنبه غیر جسمانی یعنی روح ونفس به خود می گیرد، خداوند سبحان باتعبیر « انا انشأناه خلقا آخر » آن رابیان می کند وبه دنبال آن خودرا می ستاید؛ « فتبارک الله احسن الخالقین » وحقا تکامل خاک ورسیدن به مرحله تجرد، تحسین برانگیز است. ( معاد شناسی، علامه طهرانی، ج  ، ص۱۲۹ تا۱۳۱ )

دربعد سوم یعنی عرفان بایدگفت که ازجمله متون دست اول عرفان اسلامی مثنوی است وعارف رومی جلال الدین محمد بلخی چه خوب این « حرکت اشتدادی » را درمثنوی تبیین می کند:

« از جمادی مُردم ونامی شدم، وزنما مُردم به حیوان سرزدم ـ مُردم از حیوانی وآدم شدم، پس چه ترسم کی زمُردن کم شوم ـ حمله ی دیگر بمیرم ازبشر، تا برآرم ازملائک بال وپر ـ وزملک هم بایدم جَستن زجو، کل شئ هالک الا وجهه ـ بار دیگر ازملک قربان شوم، آنچه اندر وهم ناید آن شوم ـ پس عدم گردم عدم چون ارغنون ـ گویدم کإنا الیه راجعون ».  

همین سیر تکاملی وحرکت اشتدادی درجوهره اشیاء درمورد تبدیل وتبدل مواد غذائی که انسان مصرف می کند صادق است. انسان درهنگام خوردن خوراک، آن غذارا درمسیری می اندازد که خود در خود، حرکت نموده وپس از خَلع ولُبس های عدیده ای به مرحله تجرد می رسد؛ یعنی همین شئ مادی با طی مسیری به یک موجود مجرد تبدیل می شود وبه تناسب رشد وشدت وجودی که پیدا می کند درهر مرحله از خود آثاری به ظهور می رساند وهر چه به سمت مجرد شدن پیش می رود، دارای آثاری کاملتر، باقی تر وشدید تر می گردد. ودر مرحله آخر به حدی قوی وباقی می شود که این آثار از انسان قابل انفکاک نیست ودرحقیقت همان شخصیت حقیقی هر انسان راتشکیل می دهد که در « یوم تبلی السرائر » یعنی روز قیامت آشکار می شود.

از همین رو دین مقدس اسلام که دین جاوید وخاتم تمام ادیان آسمانی است وبرای تأمین سعادت تمام ابناء بشر نازل شده وتمامی نیازهای انسان رانیز دراین راستا برآورده می کند، درمورد نحوه ی تغذیه سالم وپاک برای تحصیل سعادت وخوشبختی دنیا که زندگی محدودی است وفلاح ورستگاری درآخرت که زندگی ابدی وبی نهایت است، برنامه ای جامع وکامل ارائه نموده واز آنجا که علم بشر ناقص ومحدود است، از طریق وحی مسیری رابه بشر نموده تا باطی طریق وگام برداشتن در آن راه، توحید رادردرون وبرون انسان نهادینه کند وهر فردی رابه اوج قله کمال وسعادت رساند. ( رک : آموزش عقاید ـ آیه الله مصباح یزدی، درس۳۳ )

امام علی علیه السلام: من اکتسب مالا من غیر حلّه، یصرفه فی غیر حقه

المستدرک / ۱۳ / ۶۸

 

قال النبی صلی الله علیه وآله : یاعلی من اکل الحرام سود قلبه وخلف دینه وضعفت نفسه وحجب الله دعوته وقلّت عبادته

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند : ای علی ! هرکس حرام بخورد قلبش سیاه، دینش فاسد، نفسش ضعیف، ودعایش رد وعبادتش کم می شود.

یا علی من اکل الشبهات إشتبه علیه دینه وأظلم قلبه

ای علی! آنکه غذای شبهه ناکی بخورد، دردینش دچار تردید شده وقلبش تاریک می شود.

یاعلی من اکل الحلال صفی دینه وقلبه ودمعت عیناه من خشیه الله ولم یکن لدعوته حجاب

ای علی! هر آنکه حلال خوری پیشه کند، دینش روشن وقلبش درخشان شده واشک چشمش از خوف خداجاری گردیده ودعایش هیچ پرده ای نداشته ومستجاب می شود.

 

ینابیع / ۲ / باب۷ / ( رزق ) / ص۵۱۴                                                       الوسایل / ۱۷ / ۴۶

من ابی عبدالله علیه السلام : ان الله عزوجل خلق الخلق وخلق معهم ارزاقهم حلالا فمن تناول شیئا منها حراما قصّ به من ذلک الحلال.

همانا خداوند متعال بندگان را آفریده وهمراه ایشان رزقی حلال برای هریک خلق کرده پس هرکس ازراه حرام به کسب روزی اقدام کند، به اندازه همان مال حرام ، ازروزی حلالی که خداوند برایش آفریده کم می شود.

 

 بسمه تعالی

نکته ای درمورد حرام شدن طحال ودنبلان

امام صادق علیه السلام فرمودند: آن زمان که گوسفندی برای حضرت ابراهیم علیه السلام فرستاده شد تا آن رابه عنوان قربانی ذبح کند، ابلیس ( شیطان ) نزداو آمد وبه اوگفت:

سهم مرا ازاین گوسفند بده!

ابراهیم علیه السلام گفت: نصیب تو ازاین گوسفند چیست، حال آنکه این گوسفند سبب قرب من به پروردگار بوده وفرستاده ی خداست تابجای پسرم (اسماعیل) ذبح گردد.

پس خداوند متعال به اووحی کرد: « همانا او ( ابلیس ) نیز نصیبی از آن گوسفند دارد ونصیب او یکی طحال است که محل جمع خون است ویکی بیضه ها ( دنبلان ) که آن محل نکاح ومجرای نطفه است.»

پس حضرت ابراهیم علیه السلام طحال ودنبلان را به ابلیس داد.

( علل الشرایع (مترجم)/ ۲ / ۷۸۱ )  

  1. منبع : ماهنامه خبری سازمان دامپزشکی کشور ـ شماره ۴۱ ـ سال چهارم ـ شهریور ۸۴

« بنا به مندرجات اوستا، « فریدون » اولین کسی بود که در پزشکی ودامپزشکی تبحر داشته است زیرا پادزهر مارگزیدگی را ساخت ونیز فیل را اهلی کرد »

 

  1. اولین اداره دامپزشکی :

« درتاریخ مسعودی آمده است درزمان ساسانیان اولین اداره دامپزشکی موسوم به « مهشت بهدار » بوده ومسئولیت کلیه امور مربوط به حفظ ونگهداری افراد پرورش دام ومحصولات آنها رارئیس این تشکیلات به نام « دبیهران » برعهده داشته است »

قال رسول الله صلی الله علیه وآله : اللحم سید الطعام فی الدنیا والآخره؛ گوشت مهتر غذاها دردنیا و آخرت است.

( الکافی / ج۶ / ص۳۰۸ / ح۲ به نقل از دانش نامه احادیث پزشکی ـ ج۲ ـ ص۴۶۸ ح۱۹۷۷ ـ فصل ۵۵ )

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله : نوح علیه السلام از ضعف بدن به درگاه پروردگار خویش شکایت برد، خداوند به اووحی فرستاد   که: « گوشت راهمراه باشیر طبخ کن وبخور؛ چراکه من قدرت وبرکت رادر آنها نهادم »

( بحار الانوار ـ ج۶۶ ـ ص۶۶ ـ ح۳۷ ـ به نقل از دانشنامه احادیث پزشکی ـ ج۲ ـ ص۴۷۲ ـ ح۱۹۸۹ ) 

امام کاظم علیه السلام : برشما باد ماهی اگرآن رابدون نان خوردی، بسنده ات می کند واگر آن را با نان خوردی، گوارایت می افتد [ سنگینی هضم ندارد ]

( الکافی ـ ج۶ ـ ص۳۲۳ به نقل از دانشنامه احادیث پزشکی ـ ج۲ ـ ص۴۸۴ ـ ح ۲۰۷۷ )

عن النبی صلی الله علیه وآله قال: علیکم باکل لحوم الابل فانّه لا یأکل لحومها الّا کلُّ مؤمن

برشما باد خوردن گوشت شتر پس همانا گوشت شتررا کسی غیر ازمؤمن نمی خورد.

( سفینه البحار ـ شیخ عباس قمی رحمه الله علیه ـ چاپ تهران ـ ج۷ ـ ص۵۸۰ )